کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

حضرت آیت الله جوادی آملی: برخی علوم مقدمه تفسیر قرآن کریم است/قرآن سلطان تمام صحف می باشد
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، قرآن را سلطان همه صحف دانسته و تاکید کرد: قرآن می‌تواند جهان را اداره کند و باید آن را را از زبان اهل‌بیت(ع)به جهانیان معرفی کنیم.

به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) به نقل از مرکز خبر حوزه، شب گذشته در هفتمین همایش اساتید سطوح عالی تفسیر قرآن کریم حوزه علمیه قم که در مدرسه علمیه آیت‌الله العظمی گلپایگانی(ره) در قم برگزار شد، تفسیر قرآن کریم را مهم‌ترین علم در جهان دانستند.

وی با بیان این که تفسیر قرآن کریم مقدم بر همه علوم است، گفت: برخی علوم مقدمه تفسیر قرآن کریم است؛ بنابراین تفسیر مرجع همه علوم است و هر علمی که از قرآن گرفته شده باشد، کامل است.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به این که  قرآن میزان و روایات موزون است، ادامه داد: بر اساس برخی روایات پیامبر(ص) درباره جعل سخنان ایشان هشدار داده و فرمودند "سخنان ما را به قرآن عرضه کنید، اگر تأیید کرد، سخن ماست، درغیر این صورت، سخن از ما نیست".

این مرجع تقلید افزود: زمانی که قرآن میزان باشد، نخستین علم و مقدم بر همه علوم می‌شود، گرچه برخی علوم مقدمه‌ای برای تفسیر قرآن کریم می‌باشد.

آیت‌الله جوادی آملی با بیان این که خداوند نخستین مفسر قرآن کریم است، ابراز داشتند: البته باید بدانیم که خداوند لفظ و مفهوم را تفسیر نکرده است،‌ بلکه حقیقت، مصداق و نظام هستی را تفسیر کرده است و خود حضرتش، انبیا(علیهم‌السلام) وگذشته و حال را برای ما تبیین کرده است.

وی در ادامه قرآن را سلطان همه صحف دانسته و گفت: قرآن، سلطان همه صحف است؛ چون اگر قرآن نبود، هیچ علمی در جهان نمی‌ماند، چون با پیشرفت علم، کتاب‌های انجیل، تورات و ... پاسخ‌گوی سئوالات و نیازهای مردم نبودند؛ بنابراین ‌قرآن تعالیم کتب آسمانی گذشته را احیا ساخت.

این مرجع تقلید با بیان این که در قرن اول بعد از رحلت نبی اکرم(ص)، تعالیم قرآن و اسلام در دست غیر امام علی(ع) و اولاد ایشان بود، گفت:‌ ماتمی که بر ما پیروان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) واردشده این است که معارف قرآن و اسلام از سوی غیر معصوم ارائه می‌شد؛ در حالی که حضرت علی(علیه‌السلام) و فرزندانشان در خانه نشسته بودند.

وی با تأکید بر این که حداقل باید کاستی‌های به وجود آمده در آن یک قرن را جبران کنیم، خطاب به اساتید تفسیر تاکید کرد: شما باید قد علم کنید و قرآن را از زبان اهل‌بیت(علیهم‌السلام)به جهانیان معرفی کنید؛ باید بدانید که چشم حوزه به شماست و شما چراغ‌های حوزه هستید.

آیت آلله جوادی آملی با بیان این که در تفاسیر اهل سنت، اعجاز قرآن در سطح فصاحت و بلاغت آورده شده است، تصریح کرد: با ادبیات و فصاحت که نمی‌توان مشکلی را حل کرد؛ قرآنی که همه جن و انس را به مبارزه می‌طلبد، نباید تنها در عرصه ادبیات، فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گیرد.

وی در ادامه با تأکید بر این که علم و دین باید در کنار هم در جهان عرضه شود، گفت: اگر علم باشد ولی خبری از دین نباشد، جنگ‌های جهانی اول و دوم که بیش از 70 میلیون نفر کشته داشت،‌ شکل می‌گیرد و اگر دین باشد، ولی عقل نباشد، مراسم گالیله‌سوزی از سوی کلیسا  به راه می‌‌افتد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۳۱
ندا حقانی شمامی


دکتر سید احمد میریان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در یادداشتی درباره مهجوریت قرآن کریم تأکید کرد: مهجوریت اهل بیت(ع) یقینا منجر به مهجوریت قرآن می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سید احمد میریان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری یادداشتی در مورد مهجوریت قرآن نوشته است که اکنون از نظر شما می گذرد؛

تلاش برای رفع مهجوریت قرآن امری ضروری است، لیکن جهت نیل به این هدف مقدس، ابتدا باید عوامل مهجوریت در میان مسلمانان مورد بررسی قرار گیرد. در این مقال به جهت رعایت اختصار به مهمترین علل و عوامل مهجوریت قرآن کریم اشاره می شود.

الف ـ تلاوت قرآن به قصد ثواب

یکی از مهمترین علل و عوامل مهجوریت قرآن کریم، بسنده نمودن به تلاوت قرآن کریم به قصد ثواب است. رسول اکرم(ص) در راستای همین خصوصیت فرموده اند: «رب تال القرآن و القرآن یلعنه» (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۹۲، ص ۱۸۴) زیرا این دسته از قاریان کلام الهی آداب و شرایط ظاهری و باطنی تلاوت صحیح قرآن کریم را رعایت و یا احراز نکرده اند و با قلوب قفل شده به شراغ قرآن می‌روند. از این روست که خداوند می فرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(محمد/۲۴) مهمترین آفت عبادت، عادت است و همین ویژگی موجب می شود که عبادت بدون توجه قلبی انجام گرفته و به لقلقه زبان مبدل گردد.

ب ـ عدم شناخت به نقش قرآن در زندگی

قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل‌ترین کتاب آسمانی که داعیه هدایت انسان‌ها را دارد، از چنان جامعیتی برخوردار است که معارف و آموزه های آن جاودانه و منطبق بر همه زمانها و مکانهاست. امام باقر(ع) در این زمینه می فرمایند: اگر این گونه باشد که وقتی آیه ای درباره قومی نازل شد، پس از مرگ آن قوم، آیه نیز بمیرد، چیزی از قرآن باقی نمی ماند، ولی قرآن کریم تا آسمان و زمین هست، جاری است.»(عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج ۱، ص ۱۱) مع‌الاسف بعضی از احکام فردی و توصیه‌هایی اخلاقی است که طرفدارانش را به یک سلسله دستورات اخلاقی، عبادی و فردی دعوت نموده است، غافل از اینکه این کتاب مقدس، در زمینه های گوناگون از جمله مسائل تربیتی، جامعه شناسی، فقهی، اقتصادی، اخلاقی، سیاسی و ... ایده های نو جذاب و در عین حال کاربردی را به پیروان خود ارائه نموده است، لذا محدودنگری به قرآن موجب می شود که آیات نورانی قرآن در فضای کوچک و محصور محبوس شده و چشم اندازی دیگری نداشته باشد.

ج ـ تلاش برای جدا کردن اهل بیت(ع) از قرآن

متأسفانه برخی با این استدلال که قرآن به زبان عربی فصیح نازل گشته و قابل فهم است، پس عقل ما برای فهم آن کافی است و نیازی به روایات اهل بیت(ع) نداریم، سعی در مهجوریت اهل بیت(ع) نمودند. این در حالی است که قرآن و اهل بیت(ع) عصاره و تداوم بخش رسالت می باشند و با آیات قرآن از جمله آیه «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»(نحل/۴۴) و نیز از احادیث پیامبر(ص) از جمله حدیث ثقلین، اهل بیت(ع) به عنوان قرآن ناطق و مبین احکام و معارف کتب الهی، رابطه غیرقابل انفکاکی با قرآن کریم دارند. از این رو مهجوریت اهل بیت(ع) یقینا منجر به مهجوریت قرآن می شود همان طور که در زیارت امام حسین(ع) در دعای عرفه می خوانیم «و أصبح کتاب الله بفقدک مهجورا». بدیهی است اعراض از اهل بیت(ع) که مفسران حقیقی قرآن محسوب می شوند، موجب بزرگترین شکاف در میان مسلمانان شده و دوری از دستورات قرآن و متروک شدن بسیاری از معارف قرآنی را به دنبال خواهد داشت.

به جرأت می توان گفت که ریشه تاریخی تفکر جداسازی قرآن و اهل بیت(ع) شعار «حسبنا کتاب الله» است که از عصر رسول خدا(ص) شروع شده و بر جدایی قرآن و اهل بیت(ع) اصرار می ورزد. این دیدگاه قبل از آنکه نظریه‌ای علمی باشد، نظریه ای سیاسی است.(رضایی اصفهانی، ۱۳۸۷، ش، ج ۲، ص ۹۸)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۳۵
ندا حقانی شمامی


قرآن را بر دیگر سخنان رفعتی است که در وصف نمی‎گنجد و آنها را قیاس با قرآن نتوان نمود همچنان که نه مخلوق را با خلق می‎توان سنجید و نه افعال آنان را با فعل خدا می‎توان مقایسه کرد:

قران

«فَضْلُ الْقُرآنِ عَلی سائِر الکَلام کَفَضْل اللهِ عَلی خَلْقِهِ».[1]

«اِنَّ کَلامَ الباری سُبحانَهُ لایَشْبَهُ کَلامَ الخَلْقِ کَما لایَشْبَهُ أفعالُهُ أفعالَهُم»[2]

مگر نه اینکه قرآن تجلّیِ خاصِ خداوند سبحان می‎باشد بی‎آنکه به چشم بصر بتوان مشاهده کرد، و به چشم بصیرت به کُنهِ ذاتش پی برد:

«فَتَجَلّی لَهُم سُبْحانَهُ فی کِتابِهِ مِنْ غَیْرِ اِنْ یَکُونُوا رَأوْهُ بِما أراهُم مِنْ قُدْرَتِهِ».[3]

تجلّی اعظمی که ملموس‎ترین و مشهودترین شهود و حضور را جلوه‎گر است:

«اللّهُمَّ اِنّی أسئلُکَ بِالتَّجلّیِ الأعْظَمِ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ مِنْ الْشَهْرِ المُعَظَّمِ».[4]

از این رو، آنکه شوق دیدار معشوق بسر می‎پروراند و در هوایِ وصالش، شب را به صبح می‎رساند و از درد هجران و لذتِ حضور به سجده در آمده، مُهر از رازِ دل برگرفته، عقده‎ها را گشوده، در خلوتِ انسِ محبوب به نجوا در آمده است و گریان و نالان درمانِ درد می‎جوید و سکونت در جوارش را مسئلت می‎نماید.[5]

امام علی(ع):

فریادگری در روز قیامت ندا می‎کند: «بهوش باشید هر کِشتکاری در کِشته خود و عاقبت عملش گرفتار است مگر کشتکاران قرآن(اهل تدبر در قرآن)

و آنکه در بازار پرغوغای زندگی، بهشت برین را بر متاع فانی ترجیح داده، چشمِ امید به نعمت ابدی دوخته است.

و آنکه از خوفِ غضبِ الهی، از لذتِ حرام، دست شسته، به انتظار عفو و مغفرت الهی نشسته است،[6] همه و همه باید بسوی قرآن شتاب گیرند تا بقدرِ توان از سفرة گسترده الهی بهره‎مند گشته، مطلوبِ خویش را بدست آورند:

«اَلا مَنِ اشْتاقَ اِلی اللهِ فَلیَسْتَمِعْ کَلامَ اللهِ».[7] (ص)

(آگاه باشید هر که شوقِ دیدار خدا دارد پس به سخن خدا (قرآن) گوش فرا دهد).

«اذا أحَبَّ أحَدُکُم اَنْ یُحدِّثَ رَبَّه فَلْیَقرءِ القُرآنَ».[8] (ص)

(هرگاه یکی از شما عشق و علاقه داشت که با پروردگارش سخن تازه کند پس قرآن بخواند).

«القرآنُ مَأدُبَةُ اللهِ فَتَعَلَّمُوا مِنْ مَأدُبَتِهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ».[9]

(قرآن سفره گسترده الهی است پس به تعلیم از سفره گسترده‎اش بقدر توان برگیرید).

به پیام ملکوتی قرآن ناطق، علی ـ علیه السّلام ـ ، گوش فرا دهیم که چه زیبا از عظمت قرآن و ضرورت انس و تدبر در آن، سخن می‎گوید:

«وَ أعلَمُوا أنَّ هذا الْقُرآنَ هُو النّاصِحُ لا یَغشُّ وَ الْهادِی الْذّی لا یُضِّلُ وَ الْمُحدِّثُ الْذی لا یَکْذِبُ وَ ما جالَسَ هذا الْقُرآنَ أحَدَ الّا قامَ عَنْهُ بِزیادَةٍ اَو نُقصانٍ؛ زیادَةٍ فی هُدیً اَوْ نُقْصانٍ فی عَمیً».

(آگاه باشید که این قرآن یگانه خیرخواهی است که تقلب و خیانت نمی‎کند و هدایتگری است که گمراه نمی‎نماید و سخنگویی است که دروغ نمی‎گوید، هیچ کس هم نشین با این قرآن نگشت مگر اینکه از کنار قرآن با افزایشی و یا کاهشی برخاست، افزایشی در هدایت و یا کاهشی از کوری و ضلالت).

«وَ اعْلَمُوا أنَّه عَلی أحَدٍ بَعْدَ الْقُرآنِ مِنْ فاقَةٍ، وَ لا لأحَدٍ قَبْلَ الْقُرآنِ مِنْ غِنیً، فَاستَشْفُوا مِنْ أدْوائِکُمْ، وَ استَعینُوا بِهِ عَلی لأوائِکُم فَإِنَّ فیه شِفاءً مِنْ أکْبَرِ الداءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ الْنِفاقُ وَ الْغَیُّ وَ الْضَلال.

فَاسألُوا اللهَ بِه وَ تَوجَّهُوا إِلیه بِحُبِّهِ، وَ لا تَسْألُوا بِهِ، إنَّهُ ما تَوجَّهَ الْعِبادُ إِلیَ اللهِ بِمِثْلِهِ».

(و آگاه باشید که برکسی از پسِ قرآن فقری نخواهد بود و نه برای کسی قبل از قرآن غنایی حاصل است پس به جهت دردهایتان، از قرآن بهبودی طلب نمایید و بواسطة قرآن بر سختیها یاری جویید، چرا که در آن شفایی است از بزرگترین دردها، و آن کفر است و نفاق و تباهی است و ضلالت، پس بواسطة قرآن ازخدا درخواست کنید و با عشق به قرآن بسویش روی آورید و با آن از خلقش چیزی نخواهید چرا که بندگان (تاکنون) با چیزی همانند قرآن بسوی خدا روی نیاورده‎اند).

وَاعْلَمُوا أنَّه شافِعٌ مُشَفَّعٌ، و قائِلٌ مُصَدَّقٌ، وَ أنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرآنُ یَومَ القیامَةِ شُفِّعُ فیه، وَ مَنْ محَلَ بِهِ الْقُرآنُ یَوْمَ الْقِیامَةِ صُدِّقَ عَلَیه، فإنَّه یُنادی مُنادٍ یَوْمَ الْقِیامَةِ: «ألا کُلُّ حارِثٍ مُبْتَلیً فی حَرْثِهِ وَ عاقِبَةِ عَمَلِه غَیْرَ حَرَثَةِ الْقُرآنِ».

(و آگاه باشید که او شفاعتگری است مورد قبول و گوینده‎ای است مورد تصدیق، و بی‎شک هر که را قرآن در روز قیامت شفاعت کند بی‎درنگ پذیرفته خواهد شد و از هر که قرآن شکایتی نماید بلافاصله تأیید خواهد گشت چرا که فریادگری در روز قیامت ندا می‎کند: «بهوش باشید هر کِشتکاری در کِشته خود و عاقبت عملش گرفتار است مگر کشتکاران قرآن(اهل تدبر در قرآن)»).

«فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أتْباعِهِ وَ استَدِلُّوهُ عَلی رَبِّکُم وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلی أنْفُسِکُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَیْه آرائکُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فیهِ أهْواءَکُم».[10]

(پس از کشتکاران و پیروان قرآن باشید و از آن بسوی پروردگارتان رهنمایی طلب کنید و از آن بر جانتان خیرخواهی جویید و در برابر نظراتتان را متّهم نمایید و در حوزة قرآن امیالتان را خیانتکار تلقی کنید).

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در خطبه‎ای جامع، حقیقت دنیا و جایگاه قرآن و شأن و مقامش را بیان می‎کند:

«أیُّها الناسُ إنَّکُم فی دارِ هُدْنَةٍ وَ أنْتُم عَلی ظَهْر سَفرٍ وَ الْسَّیْرُ بِکُم سَریعٌ وَ قَدْ رَأیْتُم اللَّیْلَ وَ الْنَهارَ و الْشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ یُبْلیانِ‌ کُلَّ جَدیدٍ و یُقَّرِبانِ کُلَّ بَعیدٍ و یَأتیانِ بِکُلِّ مَوْعُودٍ فَأعِدُّوا الجَهازَ لِبُعْدِ الْمَجاز.

قالَ: فَقامَ مِقْدادُ بْنُ الْأسْوَدَ فَقالَ یا رَسُولَ اللهِ، وَ ما دارُ الْهُدْنَة؟

فَقالَ: دارُ بَلاغٍ وَ انقِطاعٍ، فَإِذَا التَبَسَتَ عَلَیْکُمْ الْفِتَنُ کَقِطَعِ الْلَّیَلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ فَإنَّهُ شافِعٌ مُشَفَّع‏ٌ و ما حِلٌ مُصَدَّقٌ، وَ مَنْ جَعَلَهُ أمامَهُ قادهُ إِلَی الْجَنَّةِ وَ جَعَلَهُ خَلْفَهُ ساقَهُ إِلَی الْنارِ وَ هُوَ الْفَصْلُ لَیْسَ بِالْهَزْلِ، وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَظاهِرُهُ حُکْمٌ وَ باطِنِهُ عِلْمٌ، ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنهُ عمیقٌ، لَه تخُومٌ وَ عَلی تُخُومِهِ تُخُومٌ، لا تُحْصی عَجائِبُهُ وَ لا تُبْلی غَرائِبُهُ، فیهِ مَصابیحُ الْهُدی وَ مَنارُ الْحِکْمَةِ وَ دَلیلٌ علی الْمَعْرِفَةِ لِمَنْ عَرَفَ الْصِّفَةَ فَلْیُجْلِ جالٍ بَصَرَهُ وَ لْیُبْلِغِ الْصِّفَةَ نَظَرهُ، یَنْجُ مِنْ عَطَبٍ وَ یَتَخَلَّصْ مِنْ نَشَبٍ فَإنَّ الْتّفکُرَ حَیاةُ قَلْبِ الْبَصیرِ، کَما یَمْشِی الْمُسْتَنیرُ فی الْظُلُماتِ بِالْنُورِ، فَعَلَیْکُم بِحُسْنِ الْتَّخَلُّصِ وَ قِلَّةِ الْتَّرَبُّصِ».[11]

(ای مردم شما در خانة صلح و آرامش بسر می‎برید در حالیکه بر پشت مرکب سفر قرار گرفته‎اید و حرکت دادن شما با سرعت انجام می‎پذیرد و بی‎شک شب و روز و خورشید و ماه را دیده‎اید که هر تازه‎ای را کهنه و هر دوری را نزدیک و هر موعودی را محقق می‎گردانند؛ پس وسایل سفر را جهتِ دوری مسیر گذر مهیّا سازید.

پس مقداد بن أسود برخاست و گفت: ای رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ خانه صلح و آرامش (دارهدنة) چیست؟

فرمودند: خانة کسب توشه برای رسیدن به مقصد و منقطع شدن از دنیاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۱۸
ندا حقانی شمامی