کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی



به گزارش خبرنگار اسراء نیوز؛ حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همواره بر اساس آیه شریفه ﴿وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ﴾، بر تعظیم شعایر الهی و گرامی داشت آنها، توصیه و تاکید می فرمایند.
از جمله روزهای پر فضیلتی که معظم له، به درک فضیلت آن و استفاده حداکثری از برکات معنوی آن تاکید می فرمایند، روز 25 ذیقعده مصادف با «دحو الارض» می باشد.
معظم له این روز را یکی از پربرکت ترین روزهای ایام سال می دانند چرا که طبق برخیر روایات زمین کعبه و حرم خدا، در این روز ظاهر گشته و گسترش یافته است.

شمّه‏ ای از تاریخ کعبه
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در صفحه 261 از کتاب «صهبای حج»، به شمّه ای از تاریخ کعبه می پردازند و می نویسند: کعبه اوّلین معبد مردمی و عبادتگاه توده انسانها در روی زمین است: ﴿إنّ أول بیت وضع للناس للذی ببکة... ﴾ که تعیین محل و نقشه ساختن آن به رهنمود و دستور خدای سبحان بود: ﴿وإذ بوّأنا لإبراهیم مکان البیت... ﴾ .
بنابراین، کعبه اوّلین معبدی(نه اوّلین خانه) است که در روی زمین ساخته شد. گرچه بر اساس «دحو الأرض» گفته شده: «مکان کعبه اولین زمینی بود که از زیر آب بیرون آمد» ، لیکن استفاده این معنا که «اوّلین خانه ساخته شده کعبه است» از آیه، مشکل به نظر می ‏رسد؛ زیرا اولیّت آن را مقید کرده که برای عبادت بوده است. البته آیه شریفه ﴿إن أول بیت وضع للناس... ﴾، معنای مزبور را نفی نیز نمی ‏کند، زیرا قیودی همچون وصف، همانطور که اطلاق ندارد مفهوم نیز ندارد، مگر اینکه جمله مشتمل بر وصف، در مقام تحدید باشد. در این باره و در استفسار از آیه شریفه مزبور، از امیرالمؤمنین (علیه السلام) تصریح به اینکه قبل از بنای کعبه، خانه وجود داشته، نقل شده است .

***


گفتنی است از امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمودند:
«نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»

معنای دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند.
منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.

از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۳:۳۹
ندا حقانی شمامی


عنوان: برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

بسم اللّه الرحمن الرحیم وإیّاه نستعین

ضرورت تبیین خصایص تکوینی و تشریعی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)
اهل بیت(علیهم السلام)جامع کتاب تکوین و تدوین و شامل نشئه حقیقی و اعتباری
جامعیت عینی و علمی اهل بیت(علیهم‌السلام)
هماهنگی آیات قرآن با یکدیگر
هماهنگی سیرت و سنت اهل بیت(علیهم‌السلام) با یکدیگر
قرآن و عترت، پیروز همیشگی میدان تحدی و مسابقه
همتایی انسان کامل و قرآن در عدم قیاس با غیر خود
تعادل، تعامل و تلازم قرآن با عترت
جاودانگی قرآن و عترت
همسانی کتاب آسمانی با آورنده آن یا جانشینان او
برابری درجه وجودی هر پیامبر با کتاب آسمانی خود
محکم بودن قرآن و انسان های کامل
تطبیق محکمات به امامان معصوم(علیهم‌السلام)در روایات
وجود همه اوصاف کمالی قرآن در انسان کامل
 
ضرورت تبیین خصایص تکوینی و تشریعی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)
اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) از آن جهت که انسان کامل و مظهر اسم اعظم الهی اند، دارای مزایای وجودی ویژه اند که مستلزم یک سلسله حقوق و استحقاقهای خاص خواهد بود. برای اینکه وظایف دیگران نسبت به آن ذوات مقدّس روشن گردد، لازم است طی چند فصل به خصایص تکوینی و تشریعی آنان اشاره شود تا بعد از آشکار شدن آن مزایای الهی، تکلیف دیگران که در حقیقت تشریف آنهاست، در پیشگاه ذوات نوری خاندان وحی و وَعْی و صاحبان بیوت طاهر و رفیع معلوم گردد؛ تا از گزند انحراف و تفریط از هسته مرکزی ولایت مصون شوند و از آسیب انحراف و افراط از آن سالم بمانند؛ چونان قرآن کریم که شناخت ناب آن، جهت صیانت از تفریط توهّم تحریفِ متن آن و افراط فتوا به قدیم بودن لفظ آن، لازم خواهد بود.
اکنون به نَمی از یَمْ و حُبابی از عُباب می پردازیم؛ به امید آنکه با اغتراف از بحر ولا و اعتراف به قصور، تقصیرِ اقترافِ خطا و تجرّی اعتسافِ هوا بخشوده شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۶
ندا حقانی شمامی


اذکار دینى افزون بر آن که از انسان غفلت زدایى مى‌کند، معارف الهى را نیز آموزش مى‌دهد و ره توشه معرفتى مسافران به سوى خدا را فراهم مى‌کند، چنانکه ذکر شریف "لاحول ولا قوة الا بالله العلى العظیم" که از گنجینه‌هاى عرشى است: "قال الله تعالى لنبیه صلى الله علیه و آله و سلم فی لیلة المعراج: اعطیتک کلمتین من خزائن عرشی لاحول ولا قوة الا بالله ولا منجا منک الا الیک"(1) معناى بلند و فواید فراوانى دارد؛ امام باقر سلام الله علیه در تفسیر این ذکر فرمودند: آن جا که قدرتى را به جا صرف کرده و خدا را اطاعت کرده‌اید، این قدرت بر اطاعت از ناحیه خداست و آن جا که معصیت نکرده‌اید، در حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است. پس لاحول ولا قوة الا بالله العلى العظیم یعنى: لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله ولا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل.(2) گاهى انسان را به گناه دعوت مى‌کنند، اما مانعى فرا راه او پدید مى‌آید. او نمى‌داند راهى که به آن دعوت شده است، راه گناه است و نیز نمى‌داند چرا راه بندان شد، اما بعد مى‌فهمد او را به مجلس گناه دعوت کرده بودند و این راه بندان، همان حول الهى بود که بین او و گناه حائل شد.

گاهى انسان را به گناه دعوت مى‌کنند، اما مانعى فرا راه او پدید مى‌آید. او نمى‌داند راهى که به آن دعوت شده است، راه گناه است و نیز نمى‌داند چرا راه بندان شد، اما بعد مى‌فهمد او را به مجلس گناه دعوت کرده بودند و این راه بندان، همان حول الهى بود که بین او و گناه حائل شد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۵
ندا حقانی شمامی


شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه) - حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: خداوند قرآن را مانند باران نینداخت بلکه آن را بر قلب پیامبر آویخت. این آویختن یک قوس نزولی دارد و آن نزول قرآن کریم که به صورت «لعلی حکیم» نزد خداوند است به مرحله لفظ و بیان نزول پیدا می‌کند و انسان که شنونده است می‌تواند از این طناب بالا برود و به مرحله گوینده برسد.

به گزارش خبرنگار شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در آغاز سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 1 تا 4 سوره «زمر» روز یک شنبه، 6 مهر ماه، بیان کرد: اصناف و اوصاف الهی دو قسم هستند برخی اسم مشترک هستند بین اسم ذات و فعل برخی اسم مختص، مثلا حیات صفت مختص ذات است، فعل حق تعالی احیاء است اما علم هم صفت ذات است هم صفت فعل، یعنی ذات اقدس اله هم در ذات علم دارد و کارهای او نیز عالمانه است. عزت و حکمت می‌توانند هم وصف ذات باشد هم وصف فعل، عزت و حکمت ذاتی و فعلی با هم خیلی فرق می‌کنند ولی هر دو به نام عزت و حکمت‌اند. آنچه در قران کریم مطرح است که از خدای عزیز و حکیم نازل شده است بر اساس آنچه در آیه اول سوره زمر آمده است ناظر به اوصاف فعلیه خداوند است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۶
ندا حقانی شمامی
سرّ مهم بودن جریان معاد، برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است
تاریخ خبر:1393/07/06 - 10:03 کد خبر:107830
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
سرّ مهم بودن جریان معاد، برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

سرّ اینکه سوره مبارکه یاسین قلب قرآن است این است که معاد اصلی‌ترین و عنصری‌ترین محور اعتقاد دینی است در این سوره به بیان شفاف به بحث معاد پرداخته شده است.

معظم له در ادامه فرمودند: سر مهم بودن جریان معاد این است که همه کارهای انسان وابسته به معاد است و اگر معاد برای انسان روشن شود هرگز نه بیراهه می‌رود و نه راه کسی را می‌بندد چون هر کاری که انجام می‌دهد عمل انسان را در رهن خود قرار می‌دهد. اگر انسان بفهمد که در معاد عمل از عامل جدا نیست تلاش می‌کند که جز حق نیاندیشد و در خدمت جامعه باشد.

ایشان مشکل‌ترین دشواری‌های انسان را فراموشی معاد دانسته و ابراز داشتند:
مشکل‌ترین دشواری‌های انسان این است که معاد را فراموش کرده ‌است و فقط می‌داند اجمالا که معادی و روز حسابی هست. خداوند در آیه 26 سوره ص می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ؛ در حقیقت کسانی که از راه خدا به در می‏روند به [سزای] آنکه روز حساب را فراموش کرده‏اند عذابی سخت‏ خواهند داشت» برهان این آیه این است که چون اینها معاد را فراموش کردند به بیراهه رفتند. اهمیت معاد این است که با سرنوشت ابدی انسان سروکار دارد و سخن از یکصد سال، هزار سال و میلیارد سال نیست بلکه سخن از ابد است و برای اینکه تا ابد راحت باشیم باید فکر ابدی داشته باشیم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۸
ندا حقانی شمامی


فصل یکم: غفلت

در فن اخلاق، غفلت به عنوان مانع، و بیدارى به عنوان شرط لازم تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که ناقص است و باید کامل شود و مسافر است و به زاد و راحله و راهنما نیاز دارد و بدیهى است که اگر کسى غافل باشد و نداند مسافر است، در جاى خود مى‌ماند، چنانکه جناب مصلح الدین سعدى گفته است: حرم در پیش است و حرامى در پس؛ اگر رفتى، بردى و اگر خفتى، مردى.(1) کسى که عازم سفر است اگر نداند که مسافر است و حرامى و راهزن در کمین اوست، اگر بخوابد، یقینا گرفتار غارت راهزنان خواهد شد و اگر نخوابد و حرکت کند، به مقصد مى‌رسد. شیطان صریحا گفت من در کمینم: لاقعدن لهم صراطک المستقیم(2) کسى که بداند مسافر است، قهرا به فکر حرکت است و اگر مسافر به فکر حرکت باشد، به فکر تحصیل زاد و توشه مطابق با مسیر و مقصد خواهد بود. در تعبیرات دینى از کسانى که اهل سیر و سلوک نیستند به عنوان خوابیده یا مست یاد مى‌شود. مست کسى است که مِى، عقلش را پوشانده است و بنابراین، جوانى و یا مقام و غرور و مال هم از آن جهت که چهره عقل را مى‌پوشاند و نمى‌گذارد انسان بیدار شود و حرکت کند مست کننده است. به هر تقدیر، کسى که نداند ناقص است و کاملى باید او را تکمیل کند و یا نداند نیازمند است و بى‌نیازى باید نیازش را رفع کند و یا نداند مسافر است و باید حرکت کند، او در خواب است و سهمى از اخلاق ندارد و در حالت خواب هم مى‌میرد و در همان حال او را به جایى که نمى‌خواهد، مى‌برند؛ چون حرکت ضرورى و یقینى است: و ما جعلنا لبشر من قبلک الخلد افائن مت فهم الخالدون(3) هیچ کس در نشئه طبیعت، آرام نیست و نمى‌آرمد؛ زیرا دنیا آرامگاه نیست؛ چنانکه برزخ و قبر نیز آرامگاه نیست.

به هر تقدیر، کسى که نداند ناقص است و کاملى باید او را تکمیل کند و یا نداند نیازمند است و بى‌نیازى باید نیازش را رفع کند و یا نداند مسافر است و باید حرکت کند، او در خواب است و سهمى از اخلاق ندارد و در حالت خواب هم مى‌میرد و در همان حال او را به جایى که نمى‌خواهد، مى‌برند؛
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۳ ، ۱۴:۰۷
ندا حقانی شمامی
آیت الله جوادی آملی ضمن استدلال قرآنی درباره فلسفه عدم استجابت برخی از دعاها از سوی خداوند تبارک و تعالی، گفت: انسان نباید پس از دعا کردن بگوید خدا جواب نمی‌دهد، چون بهترش را می‌دهد. اگر همان چیزی را که در دعا خواست، مصلحت بود همان را می‌دهد، اگر نه، چیز دیگری می‌دهد، اگر به چیز دیگری نیاز نداشت سیئه‌ای از سیئاتش را می‌آمرزد و اگر بی‌سیئه بود حسنه‌ای بر حسناتش می‌افزاید.


آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه نمل پرداخت.

این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ» گفت: این طلیعه سخنرانی و خطبه است، خداوند به سخنران و نویسنده یاد می‌دهد که شروع خطبه با حمد خدا و سلام بر اولیای او است، این یک ادب قرآنی است که برای انتقال مطالب الهی باید با حمد و سلام آغاز کرد.

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیات 60 و 61 سوره نمل، گفت: تنها کسی می‌تواند بپروراند که خالق و آفریننده باشد، این خالق است که از درون، برون، جوهر، ذاتیات و عوارض مخلوق آگاه است، ما هم باید کسی را معبود خود قرار دهیم که مشکلات ما را حل کند و حل مشکلات با خدا است پس او را می‌پرستیم، حال اگر از توده مردم بودیم خوفا و طمعا و اگر جزء اوحدی از مردم شدیم شکرا و شوقا پرستش خدا می‌کنیم.

این مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به شکل متفاوت برهان در قرآن، گفت: در هیچ علم برهانی «دوست دارم و دوست ندارم» راه ندارد، در فلسفه، فقه، اصول و کلام فقط سخن از برهان است ولی این قرآن است که طوری انسان را تربیت می‌کند که خود بگوید خدا را دوست دارم. حضرت ابراهیم علیه‌السلام می‌فرماید «إنی لا احب الآفلین»، گاهی در متن برهان به عنوان یکی از دو مقدمه مسأله محبت ذکر می‌شود و گاهی صدر و ساقه برهان، محبت و گرایش و امور قلبی است که این‌گونه از مسائل در هیچ جای عالم نیست.

وی افزود: براهین قرآن کریم برای اثبات توحید ذات اقدس اله روش‌های متعددی دارد که شاخص آن این سه روش است؛ یا به صورت نظری تام ذکر می‌کند و نتیجه عملی می‌گیرد، یا نظری و عملی را با هم تلفیق می‌کند و یا فقط از راه عمل، برهان اقامه می‌کند که آن‌هم کمتر از برهان نظری نیست.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۹:۲۸
ندا حقانی شمامی