کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


وقتی پوست دست یا صورت شما خشک و خشن می شود چه می کنی؟ سمباده می کشی؟ سوهان می کشی؟ سنگ پا می کشی؟ نه! چرا؟ چون این  ها همه زبر و خشک و خشن اند و نه تنها پوست را نرم و لطیف نمی کنند، بلکه آن را زخمی و خونین هم خواهند ساخت به همین خاطر شما با پماد یا کرم که خود نرم و لطیف است با آن رفتار می کنید و پوست نیز نرمی و لطافت و طراوت خود را باز می یاید.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش قرآن تبیان
قرارداد

یوسف علیه السلام اگر زیبا بود یکی از زیبایی های او نرمش و انعطاف او در برابر برادران خود بود. شما ببینید برادران یوسف با وجود آنکه در نهایت عجز و ناتوانی و ذات و زبونی بودند چه جسارت تلخ و بزرگی به یوسف کردند و یوسف نیز که در اوج قدرت و توانایی و عزت و وقار بود کوچکترین رفتار با ایشان نکرد بلکه نرم و ملایم برخورد کرد.
برادران وقتی پیمانه در بار بنیامین پیدا شد گفتند: قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ
گفتند: اگر او دزدی کرده، برادرش نیز، پیش از این دزدی کرده بود یعنی اگر امروز بنیامین دزدی می  کند، کار تازه ای نیست، بلکه ریشه دار است و مادرزادی؛ چون او برادری به نام یوسف داشت که او هم دزد بود!(این تهمت به یوسف علیه السلام داستانی دارد.) (77، یوسف)
در اینجا به مادر یوسف توهین می شود و هم  به برادرش و به خودش هم نسبت ناروای سرقت و دزدی می دهند ...

امروز که یوسف بر تخت نشسته است او را محسن خطاب کرده و نیکوکار می بینند و این همان یوسفی است که در زندان نیز او را چنین یاد می کردند که تو نیکوکاری و این نشان می دهد که این بالا و پایین ها یوسف را هرگز بالا و پایین نکرد؛ درست مثل گل که هر کجا باشد کار خود را می کند خواه بالای قله اورست و یا در عمق دره های هیمالیا؛ هر کجا که باشد همان بوی خوش را دارد.

در بیان داستان پیامبر و اخلاق ایشان می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ: به رحمت  الهی ، با آنان نرمخو و پرمهر شدی. اگر تندخو و سخت  دل  بودی  بی  شک  از پیرامون  تو پراکنده  می  شدند، از آنان  درگذر و برایشان  آمرزش  بخواه  و در کارها با آنان  مشورت  کن  و چون  تصمیم  نهائی  را گرفتی  بر خدا توکل کن که خداوند، توکل  کنندگان را دوست می دارد. (159، آل عمران)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۰
ندا حقانی شمامی

اولین کسی که همیشه سر کارش حاضر می شد جواد بود و آخرین کسی که از کار برمی گشت او بود. همیشه وقتی که کارها تمام می شد، می گفتند پرتلاش ترین کس و بیشترین زحمت را جواد کشیده است.

جواد طائی خادم هیئت میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق(علیه السلام) که در سومین شب مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) در دانشگاه امام دچار حادثه برق گرفتگی شد و پس از گذشت ۵ ماه از بستری شدن در بیمارستان و خانه، در اولین شب جمعه سال 94و در ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها)به ملکوت اعلی پیوست.

این حادثه در هنگام برگزاری مراسم هیئت و زمانی اتفاق افتاد که شهید جواد طائی برای نصب کتیبه ها و پرچم ها بروی اسپیس ها رفته بود و به دلیل اتصالی سیم های برق دچار برق گرفتگی شد و بلافاصله به بیمارستان بهمن منتقل شد.

 

به گفت و گویی کوتاه نشستیم با مادر دلسوخته ی این شهید:

 با چشمانی خیس و بغضی حاصل از نبودن جگر گوشه اش کمی برایمان گفت؛ از پاکی و خلوص نیت محمد جواد گفت، از اینکه ابداً اهل تظاهر و این که بگوید: من دارم این کار را انجام می دهم! نبود.

 کارهایی که در هیئتشان انجام می دادند، همه اش پنهانی  و پشت صحنه بوده. ما را اصلا از جزئیات کارهایش در هیئت با خبر نمی کرد. جواد جوانی اش را در راه اربابش حسین(ع) فدا کرد.

دوستانش می گفتند: کارهایی را که شاید خیلی ها تمایل نداشتند آن ها را انجام بدهند و شاید به نظرشان سخت بوده و دوست داشتنی نبوده، جواد سمت آن ها می رفت..

 

 در خلال صحبت ها گریه امانش نمی داد... مادر است دیگر... بیش از این هم انتظاری نمی رفت.. جوان از دست داده است خب..!

 

می گفت: همان طور که بیرون از منزل با نشاط و پرانرژی و خوش اخلاق بود در خانه هم همینگونه بود.  بیست روز قبل از اینکه این اتفاق بیافتد، مرا به کربلا برد!  6  ماهی بود که برای بردنم به این سفر تلاش کرد. خیلی دوست داشت مرا کربلا ببرد. هرچه می گفتیم چه اصراری است؟! اما او باز  دست از تلاشش برنمی داشت و آخر عرفه مرا به کربلا برد..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۶
ندا حقانی شمامی






آیا اسلامی که در قران آمده دین اسلام است؟

کلمه "اسلام " هشت مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است. از ریشه آن (س ـ ل ـ م) یکصد و چهل کلمه استعمال شده که از آنها چهل کلمه مشتق شده است.یکی از این مشتقات "اَسْلَمَ " به معنای "تسلیم شد " است که بیست و دو مرتبه در قرآن به کار رفته است.
اگر چه تسلیم و اسلام در قرآن مطلق است ولی تنها دینی که کاملتر، سالمتر و بی شائبه تسلیم شدن در برابر خداوند است همین دین اسلام است.لذا تنها مصداق واقعی تسلیم شدن در برابر خدا همین مسلمانان هستند که البته مسلمانی که به اسلام کامل عمل کند.

پرسش:
مصادیق اسلام رو در قرآن بیشتر توضیح بدید؟
پاسخ:
معنای لغوی واژه اسلام "تسلیم محض و خضوع " در مقابل پروردگار است، اما با توجه به اصول و قواعد تفسیری و عنایت به صدر و ذیل آیات مذکور و شواهد دیگر‌، نمی‌توان معنای اسلام را در قرآن‌، منحصر به معنای لغوی آن (تسلیم محض در برابر خداوند) دانست بلکه این واژه در قالب سه مصداق قابل توجه است.
اول: اسلام به معنای تسلیم تکوینی و جبری
دوم: اسلام به معنای تسلیم و اطاعت محض در برابر حق که گوهر همه شرایع الهی است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۰
ندا حقانی شمامی