کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان

۲ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

امام خمینی (ره) و مانایی و ماندگاری انقلاب اسلامیامام خمینی (ره) و مانایی و ماندگاری انقلاب اسلامی

اگرچه ماندگاری و مانایی همه چیز در دست خدای متعال است، اما نصرت الهی و مدد خداوندی در قالب نیرو‌های بشری نیز متجلی می­شود و این امر رمز حیات و مانایی انقلاب اسلامی در میان نهضت­‌ها و انقلاب­‌های عصر حاضر است.

پژوهش خبری صدا وسیما: در تاریخ معاصر کمتر انقلابی را می­ توان یافت که در نهادینه کردن آرمان ها و ارزش­ های خود در قالب نظام سیاسی جدید کامیاب شده باشد. جنبش ­های اسلامی موسوم به بیداری اسلامی در چند کشور عربی حتی در تحقق بخشی از شعارهای خود را نیز کامیاب نبودند و یا به فاصله کوتاهی از مسیر اولیه و هدف مبارزان اولیه فاصله جدی پیدا کردند. بخش مهمی از علت ناکامی این جنبش­ ها به دلیل نبود رهبری آگاه و جامع نگری بوده تا در دو راهی ­ها و نقاط تاریک راهنمای انقلابیون باشد. حال آنکه پیدایی و تاسیس نظامی جمهوری اسلامی برای تحقق آرمان­ های انقلاب و تثبیت ارزش­ های آن با رهبری امام خمینی رحمت اله علیه نمونه کم نظیر از نظام سازیِ پسا انقلاب محسوب می­شود؛ آن­هم بر پایه رای ملت  با شرکت اکثریت آنان در همه پرسی تاسیس جمهوری اسلامی و قانون اساسی. از این جهت از جمله ویژگی ­های انقلاب اسلامی هدایت و راهنمایی­ ها و نقش آفرینی­ های امام راحل در پیدایی و مانایی انقلاب و نظام اسلامی است. نوشتار حاضر به این موضوع پرداخته است.

امام خمینی رمز مانایی انقلاب اسلامی

قابلیت و توان زنده ماندن و تداوم حیات را مانایی می ­گویند. مانایی در حقیقت تداوم وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و تاکنون مشاهده می­ شود و با بررسی عوامل پیدایش، ارکان، ابعاد و مؤلفه های هر چیز، می ­توان مانایی آن را بررسی نمود. فلاسفه قاعده ای دارند که می­ گویند «علت مبقیه ی شیء، همان علت موجده ی آن است» یعنی اگر عوامل پدیدآورنده هر حادثه، همچنان پایدار باشند، موجب تداوم حیات آن حادثه خواهند شد. به عنوان مثال با توجه به مورد پژوهش حاضر، آنچه باعث پیدایش و پیروزی انقلاب گردید، عامل بقای آن نیز به شمار می­ رود. امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خویش تصریح دارند که "بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسل­ های حاضر و آینده وصیت می‏ کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت‌ ا... برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید."

وقتی انگیزه‌ها صاف و زلال شد و برای خدا به تجلی درآمد، "تأییدات الهی" به صورت ثمره طبیعی آن پی در پی بر ملت مسلمان ایران فرود آمد و این دومین موضوع مهمی است که امام خمینی به وجود آن اعتراف می‌کنند و معتقدند که اگر این تأییدات و امدادهای الهی نبود محال بود انقلاب اسلامی بتواند بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی غلبه کند و تمام حامیانش یعنی قدرت‌های استکباری شرق و غرب و اقمار و عوامل دست نشانده شان را به ذلت و شکست برساند و "استقلال ایران" را به عنوان عالی‌ترین دستاورد تقدیم ملت کند.

وحدت و همبستگی نیرومند ملت، سومین عامل پیروزی انقلاب است که باید با چنگ و دندان از آن محافظت کنیم و نگذاریم دشمنان دانا و دوستان نادان این اتحاد را تبدیل به افتراق کنند و شیرازه کتاب وحدت را از هم بگسلند.

  ماندگاری هر نظام سیاسی و در واقع هر حکومتی، هدف وجودی آن حکومت یا نظام سیاسی در مسیر حرکت خود است. واحدهای سیاسی که امروزه در قالب کشورهای گوناگون با مرزهای مشخص محدود هستند در ابتدا به دنبال تحقق این هدف و سپس به دنبال تثبیت و ارتقای این ماندگاری هستند، چرا که ماندگاری در قالب ­های گوناگونی قالب تعمیم و استحکام است. قرن بیستم به قرن انقلاب­ ها معروف است و در این قرن کشورها به خصوص در منطقه غرب آسیا دچار تغییر و تحولات اساسی شده اند و هر کدام به نوعی تغییر کردند. این تغییرات در قالب­ های گوناگونی نظیر اصلاحات یا رفرم، کودتا و یا انقلاب بوده است. اغلب این تغییرات با اهداف و آرمان­ های خاصی محقق شدند و مهمترین هدف پس از هر تغییر برای هر یک از این مجموعه ها، مسلماً حفظ این تغییرات بوده است. بررسی ماندگاری هر یک از این تغییرات در راستای اهداف اولیه و آرمان­ های اصلی این حرکت ­ها یکی از کارهایی است که پژوهشگران حوزه انقلاب به آن اهتمام داشته و دارند. در واقع پژوهشگران می­ خواهند میزان کارایی و ماندگاری این حرکت ­ها و همچنین میزان انحراف و یا علت ­های شکست آنها را به دست آورده و از آن در جهت تعمیم و ساخت فرضیه و در نهایت نظریه های خود بهره گیرند.

برخی انقلاب­ ها پس از پیروزی سیر نزولی پیدا کرده و نه تنها نمی ­توانند بسیج و حمایت مردمی را همچنان با خود به همراه داشته باشند، بلکه توسط همان نیروهایی که حامل انقلاب بودند، طرد شده و مورد نقد و بی مهری قرار می ­گیرند. نقطه مقابل این انقلاب­ ها، انقلاب­ های مانا هستند که نه تنها حمایت مردمی از آنها ادامه دارد، بلکه با گذشت زمان پایه های آن محکمتر شده و همچنان توان بالایی برای بسیج مردمی دارند. انقلاب اسلامی ایران را می­توان نمونه بارز این انقلاب­ ها به شمار آورد. ثبات انقلاب اسلامی ایران با گذشت زمان، حفظ شده و حمایت مردمی نیز در هر دوره­ای به فراخور شرایط و بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازتعریف می ­شود.[1]

حضرت آیت ا... خامنه ای، مهم ترین دلیل تداوم انقلاب اسلامی را ناشی از سخن حق انقلاب می­ دانند و می ­فرمایند: «سخن انقلاب، سخن حق است. این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوش‌نهادى است که در زمین سالم رشد می­ کند. «اصل ها ثابت و فرع ها فى السّماء»؛ ریشه‌اش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه‌ او هم همیشگى است و در هر فصلى میوه‌ خود را می­ دهد. (سوره ابراهیم ، آیه 24-25) یعنى یک بار مصرف نیست، مثل خیلى از این حرکاتى که در دنیا انجام می­ گیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیرذلک (نیست که) حکومت ­ها را تغییر می­دهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره‌ کوتاهى، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهى بدتر برمی­ گردد. کلمه‌ حق اینجور نیست؛ کلمه‌ حق ماندگار است».[2]

در خصوص نقش رهبری چه در دوره امام راحل (ره) و چه در زمان رهبر معظم انقلاب، طبیعتاً با توجه به آن اعتقادات مردم و حضور همیشگی‌شان در صحنه می‌تواند با صلابت و قدرت کار را ادامه بدهد. در بیانی دیگر سه عامل اساسی: استقامت و روحیه شهادت‌طلبی مردم و صیانت از اسلام و مبانی دینی و قاطعیت بر صلابت رهبری، زمینه تداوم انقلاب در40 سال گذشته را پدید آورده و همین ماندگاری باعث فراگیری آن در کشورهای دیگر شده است. [3]

امام خمینی (رحمت ا.. علیه) به عنوان بنیانگذار یکی از بزرگ­ترین انقلاب­ های قرن بیستم معتقد بودند که انقلاب یک تحول از پایین به بالاست. ایشان تحول از پایین یعنی توسط مردم جامعه را بر تحول از بالا یعنی به وسیله کودتا یا توسط مسئولین ترجیح می­ دادند، از این رو امام راحل برای حرکتی اهمیت و ارزش قائل بودند که از متن جامعه برخاسته و بر اساس خواست­ ها و اراده مردم شکل گرفته باشد.[4] بنابراین دیدگاه حضرت امام نسبت به انقلاب، دیدگاه حداکثرگراست که تحولی شگرف در تمامی ساخت­ ها و کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک را در تحقق آن لازم می­ داند و این در حالی است که طرفداران اندیشه حداقل­ گرا یا تقلیل­گرا انقلاب را صرفا حرکتی برای انتقال و جابجایی قدرت می­دانند. امام خمینی (ره) انقلاب را ابتدا یک تحول درونی در ملت می­دانند که سبب بیداری و آگاهی آنان نسبت به جامعه می­شود و سپس این بیداری منجر به انقلاب بیرونی نسبت به حکومت ظالم وقت می­ گردد.

ایشان بر این باور بود که «انقلاب نیاز به یک نهضت فکری دارد»[5] چرا که انقلاب­ های غیرایدئولوژیک منجر به تحول روحی و درونی در مردم نمی ­گردند و به دیکتاتوری و اختناق منجر خواهند شد.

رهبری انقلاب که توسط امام خمینی (ره) آغاز شد و پس از ایشان توسط آیت ا... خامنه ای در جریان است، یکی از ارکان مهم در جریان ماندگاری انقلاب اسلامی و حفظ آرمان­ های نظام مقدس جمهوری اسلامی می­ باشد. امام خمینی (ره) با شخصیتی کاریزماتیک و جذبه ی علمی و عرفانی، جوانان بسیاری از اقشار اجتماع ایران را به گرد خود درآورده بود، ایشان علاوه بر وجه رهبری یک حرکت سیاسی، مرجع تقلید مردم در امور دینی نیز بودند و اعتبار مضاعفی از این حیث نزد مردم داشتند.[6] اسلام و مردم تحت فرماندهی و تدبیر و درایت رهبری آگاه و شجاع به همدیگر پیوند خورده و سبب حفظ این انقلاب می­شوند. رهبری نقش ایده پرداز اسلامی را نیز دارد، و نوع حکومتش بر مردم طبق دستورات اسلامی است. البته ویژگی­ ها و شاخص­های درونی شخص رهبری که در قانون اساسی آمده است، نیز سبب تقویت این رکن مهم ماندگاری انقلاب می­ شود. رهبر معظم انقلاب در رابطه با جایگاه ولایت فقیه معتقدند که اساس حرکت در نظام اسلامی، مبتنی بر پایبندی به مبانی بوده و ولایت الهی به عنوان مهم ترین منبع و مبدأ مشروعیت نظام جمهوری اسلامی که به یک فقیه جامع الشرایط در قالب رهبر جامعه، واگذار می­گردد، یک شرط اصلی دارد و آن نیز پایبندی به احکام شرعی از ناحیه ی شارع مقدس است. رهبر جامعه اگر به احکام الهی و قوانین اسلامی پشت کند و یا نسبت به آنها بی تفاوت باشد و از لحاظ نظری و عملی به هیچ یک از این قوانین اعتنا نکند، از مشروعیت میافتد و دیگر نیازی به اطاعت او نیست و بر کسی واجب نیست مطیع ایشان باشد و بلکه حتی جوازی هم برای این کار وجود ندارد.[7]

توصیه به حفظ نظام

و یک وصیت به ملت شریف ایران ... به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصروا ا... ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.

پشتیبانی و حمایت از ولی فقیه

معظم له در 28 شهریور 1358 در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، سخنانی در شهر قم ایراد می­فرمایند: « ... من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می­دهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی و نترسند از ولایت فقیه، ولایت فقیه آن­طور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمی­کند، دیکتاتوری به وجود نمی ­آورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمی ­دهد».[8] (صحیفه امام، جلد10، ص58)

پیوند حوزه و دانشگاه  و دوری از تفرقه

امام در وصیتنامه خویش می­فرمایند: توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می‌توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می‌خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق ویژه‌ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه‌ها باشند.

رفع وابستگی به غرب و شرق در امور اقتصادی با اتکا به تولید داخلی

من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‌کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دام­ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‌ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی‌رفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانه‌ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت ­های ارزان­تر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم. باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست‌بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه‌های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین‌المللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی­ ها قیام کنید.

اگرچه ماندگاری و مانایی همه چیز در دست خدای متعال است، اما نصرت الهی و مدد خداوندی در قالب نیرو‌های بشری نیز متجلی می­شود و این امر رمز حیات و مانایی انقلاب اسلامی در میان نهضت­‌ها و انقلاب­‌های عصر حاضر است.

پژوهش خبری صدا وسیما: در تاریخ معاصر کمتر انقلابی را می­ توان یافت که در نهادینه کردن آرمان ها و ارزش­ های خود در قالب نظام سیاسی جدید کامیاب شده باشد. جنبش ­های اسلامی موسوم به بیداری اسلامی در چند کشور عربی حتی در تحقق بخشی از شعارهای خود را نیز کامیاب نبودند و یا به فاصله کوتاهی از مسیر اولیه و هدف مبارزان اولیه فاصله جدی پیدا کردند. بخش مهمی از علت ناکامی این جنبش­ ها به دلیل نبود رهبری آگاه و جامع نگری بوده تا در دو راهی ­ها و نقاط تاریک راهنمای انقلابیون باشد. حال آنکه پیدایی و تاسیس نظامی جمهوری اسلامی برای تحقق آرمان­ های انقلاب و تثبیت ارزش­ های آن با رهبری امام خمینی رحمت اله علیه نمونه کم نظیر از نظام سازیِ پسا انقلاب محسوب می­شود؛ آن­هم بر پایه رای ملت  با شرکت اکثریت آنان در همه پرسی تاسیس جمهوری اسلامی و قانون اساسی. از این جهت از جمله ویژگی ­های انقلاب اسلامی هدایت و راهنمایی­ ها و نقش آفرینی­ های امام راحل در پیدایی و مانایی انقلاب و نظام اسلامی است. نوشتار حاضر به این موضوع پرداخته است.

امام خمینی رمز مانایی انقلاب اسلامی

قابلیت و توان زنده ماندن و تداوم حیات را مانایی می ­گویند. مانایی در حقیقت تداوم وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و تاکنون مشاهده می­ شود و با بررسی عوامل پیدایش، ارکان، ابعاد و مؤلفه های هر چیز، می ­توان مانایی آن را بررسی نمود. فلاسفه قاعده ای دارند که می­ گویند «علت مبقیه ی شیء، همان علت موجده ی آن است» یعنی اگر عوامل پدیدآورنده هر حادثه، همچنان پایدار باشند، موجب تداوم حیات آن حادثه خواهند شد. به عنوان مثال با توجه به مورد پژوهش حاضر، آنچه باعث پیدایش و پیروزی انقلاب گردید، عامل بقای آن نیز به شمار می­ رود. امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خویش تصریح دارند که "بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسل­ های حاضر و آینده وصیت می‏ کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت‌ ا... برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید."

وقتی انگیزه‌ها صاف و زلال شد و برای خدا به تجلی درآمد، "تأییدات الهی" به صورت ثمره طبیعی آن پی در پی بر ملت مسلمان ایران فرود آمد و این دومین موضوع مهمی است که امام خمینی به وجود آن اعتراف می‌کنند و معتقدند که اگر این تأییدات و امدادهای الهی نبود محال بود انقلاب اسلامی بتواند بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی غلبه کند و تمام حامیانش یعنی قدرت‌های استکباری شرق و غرب و اقمار و عوامل دست نشانده شان را به ذلت و شکست برساند و "استقلال ایران" را به عنوان عالی‌ترین دستاورد تقدیم ملت کند.

وحدت و همبستگی نیرومند ملت، سومین عامل پیروزی انقلاب است که باید با چنگ و دندان از آن محافظت کنیم و نگذاریم دشمنان دانا و دوستان نادان این اتحاد را تبدیل به افتراق کنند و شیرازه کتاب وحدت را از هم بگسلند.

  ماندگاری هر نظام سیاسی و در واقع هر حکومتی، هدف وجودی آن حکومت یا نظام سیاسی در مسیر حرکت خود است. واحدهای سیاسی که امروزه در قالب کشورهای گوناگون با مرزهای مشخص محدود هستند در ابتدا به دنبال تحقق این هدف و سپس به دنبال تثبیت و ارتقای این ماندگاری هستند، چرا که ماندگاری در قالب ­های گوناگونی قالب تعمیم و استحکام است. قرن بیستم به قرن انقلاب­ ها معروف است و در این قرن کشورها به خصوص در منطقه غرب آسیا دچار تغییر و تحولات اساسی شده اند و هر کدام به نوعی تغییر کردند. این تغییرات در قالب­ های گوناگونی نظیر اصلاحات یا رفرم، کودتا و یا انقلاب بوده است. اغلب این تغییرات با اهداف و آرمان­ های خاصی محقق شدند و مهمترین هدف پس از هر تغییر برای هر یک از این مجموعه ها، مسلماً حفظ این تغییرات بوده است. بررسی ماندگاری هر یک از این تغییرات در راستای اهداف اولیه و آرمان­ های اصلی این حرکت ­ها یکی از کارهایی است که پژوهشگران حوزه انقلاب به آن اهتمام داشته و دارند. در واقع پژوهشگران می­ خواهند میزان کارایی و ماندگاری این حرکت ­ها و همچنین میزان انحراف و یا علت ­های شکست آنها را به دست آورده و از آن در جهت تعمیم و ساخت فرضیه و در نهایت نظریه های خود بهره گیرند.

برخی انقلاب­ ها پس از پیروزی سیر نزولی پیدا کرده و نه تنها نمی ­توانند بسیج و حمایت مردمی را همچنان با خود به همراه داشته باشند، بلکه توسط همان نیروهایی که حامل انقلاب بودند، طرد شده و مورد نقد و بی مهری قرار می ­گیرند. نقطه مقابل این انقلاب­ ها، انقلاب­ های مانا هستند که نه تنها حمایت مردمی از آنها ادامه دارد، بلکه با گذشت زمان پایه های آن محکمتر شده و همچنان توان بالایی برای بسیج مردمی دارند. انقلاب اسلامی ایران را می­توان نمونه بارز این انقلاب­ ها به شمار آورد. ثبات انقلاب اسلامی ایران با گذشت زمان، حفظ شده و حمایت مردمی نیز در هر دوره­ای به فراخور شرایط و بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازتعریف می ­شود.[1]

حضرت آیت ا... خامنه ای، مهم ترین دلیل تداوم انقلاب اسلامی را ناشی از سخن حق انقلاب می­ دانند و می ­فرمایند: «سخن انقلاب، سخن حق است. این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوش‌نهادى است که در زمین سالم رشد می­ کند. «اصل ها ثابت و فرع ها فى السّماء»؛ ریشه‌اش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه‌ او هم همیشگى است و در هر فصلى میوه‌ خود را می­ دهد. (سوره ابراهیم ، آیه 24-25) یعنى یک بار مصرف نیست، مثل خیلى از این حرکاتى که در دنیا انجام می­ گیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیرذلک (نیست که) حکومت ­ها را تغییر می­دهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره‌ کوتاهى، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهى بدتر برمی­ گردد. کلمه‌ حق اینجور نیست؛ کلمه‌ حق ماندگار است».[2]

در خصوص نقش رهبری چه در دوره امام راحل (ره) و چه در زمان رهبر معظم انقلاب، طبیعتاً با توجه به آن اعتقادات مردم و حضور همیشگی‌شان در صحنه می‌تواند با صلابت و قدرت کار را ادامه بدهد. در بیانی دیگر سه عامل اساسی: استقامت و روحیه شهادت‌طلبی مردم و صیانت از اسلام و مبانی دینی و قاطعیت بر صلابت رهبری، زمینه تداوم انقلاب در40 سال گذشته را پدید آورده و همین ماندگاری باعث فراگیری آن در کشورهای دیگر شده است. [3]

امام خمینی (رحمت ا.. علیه) به عنوان بنیانگذار یکی از بزرگ­ترین انقلاب­ های قرن بیستم معتقد بودند که انقلاب یک تحول از پایین به بالاست. ایشان تحول از پایین یعنی توسط مردم جامعه را بر تحول از بالا یعنی به وسیله کودتا یا توسط مسئولین ترجیح می­ دادند، از این رو امام راحل برای حرکتی اهمیت و ارزش قائل بودند که از متن جامعه برخاسته و بر اساس خواست­ ها و اراده مردم شکل گرفته باشد.[4] بنابراین دیدگاه حضرت امام نسبت به انقلاب، دیدگاه حداکثرگراست که تحولی شگرف در تمامی ساخت­ ها و کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک را در تحقق آن لازم می­ داند و این در حالی است که طرفداران اندیشه حداقل­ گرا یا تقلیل­گرا انقلاب را صرفا حرکتی برای انتقال و جابجایی قدرت می­دانند. امام خمینی (ره) انقلاب را ابتدا یک تحول درونی در ملت می­دانند که سبب بیداری و آگاهی آنان نسبت به جامعه می­شود و سپس این بیداری منجر به انقلاب بیرونی نسبت به حکومت ظالم وقت می­ گردد.

ایشان بر این باور بود که «انقلاب نیاز به یک نهضت فکری دارد»[5] چرا که انقلاب­ های غیرایدئولوژیک منجر به تحول روحی و درونی در مردم نمی ­گردند و به دیکتاتوری و اختناق منجر خواهند شد.

رهبری انقلاب که توسط امام خمینی (ره) آغاز شد و پس از ایشان توسط آیت ا... خامنه ای در جریان است، یکی از ارکان مهم در جریان ماندگاری انقلاب اسلامی و حفظ آرمان­ های نظام مقدس جمهوری اسلامی می­ باشد. امام خمینی (ره) با شخصیتی کاریزماتیک و جذبه ی علمی و عرفانی، جوانان بسیاری از اقشار اجتماع ایران را به گرد خود درآورده بود، ایشان علاوه بر وجه رهبری یک حرکت سیاسی، مرجع تقلید مردم در امور دینی نیز بودند و اعتبار مضاعفی از این حیث نزد مردم داشتند.[6] اسلام و مردم تحت فرماندهی و تدبیر و درایت رهبری آگاه و شجاع به همدیگر پیوند خورده و سبب حفظ این انقلاب می­شوند. رهبری نقش ایده پرداز اسلامی را نیز دارد، و نوع حکومتش بر مردم طبق دستورات اسلامی است. البته ویژگی­ ها و شاخص­های درونی شخص رهبری که در قانون اساسی آمده است، نیز سبب تقویت این رکن مهم ماندگاری انقلاب می­ شود. رهبر معظم انقلاب در رابطه با جایگاه ولایت فقیه معتقدند که اساس حرکت در نظام اسلامی، مبتنی بر پایبندی به مبانی بوده و ولایت الهی به عنوان مهم ترین منبع و مبدأ مشروعیت نظام جمهوری اسلامی که به یک فقیه جامع الشرایط در قالب رهبر جامعه، واگذار می­گردد، یک شرط اصلی دارد و آن نیز پایبندی به احکام شرعی از ناحیه ی شارع مقدس است. رهبر جامعه اگر به احکام الهی و قوانین اسلامی پشت کند و یا نسبت به آنها بی تفاوت باشد و از لحاظ نظری و عملی به هیچ یک از این قوانین اعتنا نکند، از مشروعیت میافتد و دیگر نیازی به اطاعت او نیست و بر کسی واجب نیست مطیع ایشان باشد و بلکه حتی جوازی هم برای این کار وجود ندارد.[7]

توصیه به حفظ نظام

و یک وصیت به ملت شریف ایران ... به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصروا ا... ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.

پشتیبانی و حمایت از ولی فقیه

معظم له در 28 شهریور 1358 در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، سخنانی در شهر قم ایراد می­فرمایند: « ... من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می­دهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی و نترسند از ولایت فقیه، ولایت فقیه آن­طور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمی­کند، دیکتاتوری به وجود نمی ­آورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمی ­دهد».[8] (صحیفه امام، جلد10، ص58)

پیوند حوزه و دانشگاه  و دوری از تفرقه

امام در وصیتنامه خویش می­فرمایند: توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می‌توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می‌خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق ویژه‌ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه‌ها باشند.

رفع وابستگی به غرب و شرق در امور اقتصادی با اتکا به تولید داخلی

من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‌کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دام­ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‌ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی‌رفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانه‌ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت ­های ارزان­تر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم. باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست‌بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه‌های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین‌المللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی­ ها قیام کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۷ ، ۱۱:۲۳
ندا حقانی شمامی

قرآن از قول خود قرآن

jqk quran 29در تمام 114 سورۀ قرآن کریم آیاتی دربارۀ عظمت قرآن این سرچشمۀ همۀ علوم و کتاب اخلاق و عرفان و فقه و قرآن آمده است که خیلی از آیات چند بار تکرار شده است و تکرار آیه نشانۀ اهمیت آن است اما برای رعایت اختصار در این بخش به همین چند آیه اکتفا می کنیم . 
  1- « ذلک االکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین » (بقره ،1) ؛ این کتابی است که شکی آن نیست و راهنمای متقین است .

  2- « و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتو بسورة من مثله وادعو شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین » (بقره ،23) ؛ و اگر دربارۀ کتابی که بر بندۀ خود فرستاره ایم شک دارید ، یک سوره مانند آن بیاورد و تمام گواهان خود را به غیر از خدا برای این کار دعوت کنید و اگر راست می گویید که قرآن کتاب آسمانی نیست . 
 3- « تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق و انک لمن المرسلین » (بقره ، 252) ؛ این آیات خداست که براستی برای تو می خوانیم و همانا تو البته از جملۀ پیامبران مرسل می باشی .
 4- « نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه و انزل التوراة و الانجیل * من قبل هدی للناس و انزل الفرقان » (آل عمران ، 3و4) ؛ خدایی که قرآن را به سوی تو براستی فرستاده که دلیل راستی کتب آسمانی پیش از او باشد و قبل از قرآن تورات و انجیل را فرستاد *. برای هدایت مردم و کتابی که به طور کامل جداکنندۀ حق از باطل است ( قرآن ) را فرستاد . 
 5- « هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین » (آل عمران ، 138)  ؛ این (کتاب خدا و آیات مذکور) حجت و بیانی است برای عموم مردم و راهنما و پند برای پرهیزکاران . 
 6- « افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا » (نساء ، 82) ؛ آیا در قرآن (از روی فکر و تامل) نمی نگرند (که این کتاب بدون تردید از سوی خداست) و اگر از سوی غیر خدا بود در آن اختلاف بسیاری می یافتید . 
 7- « قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین » (مائده ،15) ؛ همانا از جانب خدا نوری و کتابی روشن برای شما آمده است .
 8- « و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ » (انعام ،19) ؛ این قرآن بر من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می رسد (پند و اندرز دهم) و (از مخالفت با فرمان خدا) بترسانم . 
 9- « و هذا کتاب انزلناه مبارک مصدق الذی بین یدیه » (انعام ،92) ؛ و این (قرآن) کتابی است که  ما فرستادیم پر برکت که آنچه را پیش از آن آمده است تصدیق می کند . 
10- « و هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون » (انعام ،155) ؛ و این کتابی است که ما آن را با برکت و خیر بسیارفرو فرستادیم پس از آن پیروی کنید و پرهیزکار باشید که رحمت و لطف الهی شامل حال شما گردد . 
11- « کتاب انزل الیک فلاتکن فی صدرک حرج منه لتنذر به و ذکری للمومنین » (اعراف ،2) ؛ (ای رسول ما) کتابی بزرگ برای تو نازل شد پس دلتنگ و رنجیده خاطر (از انکار مردم) مباش تا مردم را به آیات عذابش بترسانی و اهل ایمان را به بشارتش یادآور شوی . 
12- « هذا بصائرمن ربکم و هدی و رحمة لقوم یومنون » (اعراف ،203) ؛ این (آیات قرآن) مایۀ بصیرت است از جانب پروردگار شما و هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان می آورند .
13- « تنزیلا ممن خلق الارض و السماوات العی » (طه ،4) ؛ این کتاب (قرآن) فرستادۀ کسی است که زمین و آسمانهای بلند را آفرید . 
14- « و انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم » (نمل ،6) ؛ (ای رسول ما) آیات قرآن عظیم از جانب خدای دانای حکیم به توسط وحی بر تو نازل می شود .
15- « بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم » (عنکبوت ،49) ؛ بلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینۀ آنان که نور خدا علم و دانش یافتند .
16- « ام یقولون افتراه قل فاتو بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین » (یونس ،38) ؛ آیا کافران می گویند قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است (ای رسول ما) بگو اگر راست می گویید یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا هر کس را می توانید به یاری طلبید . 
17- « الر کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید » (ابراهیم ،1) ؛ این قرآن کتابی است که بر تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات (جهل و کفر) بیرون آری (با علم و ایمان) یه عالم نور برسانی و به راه خدای مقتدر و ستوده صفات راهنمایی کنی .
18- « الر تلک آیات الکتاب المبین » (یوسف ،1) ؛ این است آیات کتاب الهی که حقایق را آشکار می سازد .
19- « الر تلک آیات الکتاب و قرآن مبین » (حجر ،1) ؛ الر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول) ، الر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول است) ، این است آبات کتاب خدا و قرآنی که حقایق را آشکار می کند .
20- « المر تلک آیات الکتاب و الذی انزل الیک من ربک الحق ولکن اکثر الناس لا یومنون » (رعد ،1) ؛ این است آیات کتاب خدا و قرآنی که به حق و راستی بر تو از جانب پروردگار نازل گردیده و لیکن اکثر مردم به آن ایمان نمی آورند .
21- « و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین » (نحل ،89) ؛ و ما بر تو قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت همه چیز را روشن کند و برای مسلمانان هدایت و رحمت و بشارت باشد . 
22- « ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المومنین الذین یعلمون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا » (اسراء ،1) ؛ همانا این قرآن مردم را به استوارترین طریقه هدایت می کند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب عظیم بشارت می دهد .
23- « و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمومنین و لا تزید الظالمین الا خسارا » (اسراء ،82) ؛ و ما آنچه از قرآن فرستادیم شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است و (لیکن) کافران  را چیزی جز زیان نخواهد بود .
     24- « و قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنریلا » (اسراء ،106) ؛ و قرآن که آن را به صورت آیات جدا فرو فرستادیم تا به تدریج و به آهستگی آن را برای مردم فرو خوانی . 
25- « انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا » (دهر، 23) ؛ ای رسول محققا ما این قرآن عظیم الشان را برای تو فرستادیم .
26- « و اذا قرات القرآن جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون بالاخرة حجابا مستورا » (اسراء ،45) ؛ و چون تو قرآن تلاوت می کنی ما میان تو و آنها که ایمان ندارد پرده ای می افکنیم که آنها از فهم آن دور بمانند . 
27- « تنزیل من الرحمن الرحیم » (فصلت ،2) ؛ این قرآن تنزیل از جانب خدای بخشنده و مهربان است .
28- « کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون » (فصلت ،3) ؛ قرآن کتابی است که آیات جامعش (حقایق و احکام الهی را) به زبان عربی فصیح برای دانشمندان مبین ساخته است . 
29- « ان الذین کفروا بالذکر لما جاءهم و انه لکتاب عزیز » (فصلت ،41) ؛ همانا آنانکه به این قرآن که برای هدایت آنان آمد کافر شدند (چقدر نادانند) در صورتی که این کتاب به حقیقت همان صاحب عزت (و معجز بزرگ) است .
30- « لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید » (فصلت ،42) ؛ و هرگز از پیش وپس (آینده و گذشته حوادث عالم) این کتاب حق باطل نشود (و تا قیامت حکومت و حکومتش باقی است) زیرا قرآن فرستادۀ خدای مقتدر حکیم و ستوده صفات است .
31- « لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله » (حشر ،21) ؛ اگر این قرآن عظیم الشان را بر کوه نازل می کردیم مشاهده می کردی که کوه از ترس خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می شد .
32- « و انه لذکر لک و لقومک و سوف تسئلون » (زخرف ،44) ؛ و بدان که بر قرآن برای تو و مومنان پندآموز و یادآور تمام خواسته های الهی است و در قیامت از شما نسبت به مسئولیتی که در برابر قرآن داشتید سوال می شود .
33- « ما فرطنا فی الکتاب من شی ء ثم الی ربهم یحشرون » (انعام ،38) ؛ ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می گردند .
34- « و ما کان هذا القرآن ان یفتری من دون الله ولکن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل الکتاب لا ریب فیه من رب العالمین » (یونس ،37) ؛ و این قرآن عظیم نه بدان پایه از فصاحت و جامعیت است که کسی جز به وحی خدا تواند یافت لیکن علاوه بر آنکه به معجزۀ بر حق بودن خود گواه است سایر کتابهای آسمانی دیگر را نیز تصدیق می کند و کتاب و احکام الهی را به تفصیل بیان می کند که بی هیچ شک نازل از جانب خدای عالم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۱۷:۳۵
ندا حقانی شمامی