کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان




قرآن

اشاره: قرآن آخرین کتاب آسمانی و ماندگار معجزه ایست که از جانب آفریدگار جهان توسط بلندپایه‌ترین ملک بر پاک‌ترین و کامل‌ترین انسان روی زمین فرستاده شده‌ است.

خداوند متعال با نزول این کتاب عظیم الشان بشریت فرو غلطیده در لجنزار الحاد، شرک و خرافات را به ساحل امن ایمان، توحید و اخلاق نیک نجات داد.

ولی افسوس که اکثریت انسانها قدر این هدیه عظیم الهی را ندانستند و به آن ایمان نیاوردند و آنان که ایمان آوردند، دِین آن را به خوبی اداء نکردند!

قرآن که یک مرتبه ثابت نمود می‌تواند راه‌ گم‌ کرده‌ترین انسان ها را به شاهراه هدایت رهنمون شده و از آنها بهترین جامعه انسانی را بسازد، به ما تذکر می‌دهد که برای همیشه همین توان را دارد، ولی متأسفانه بعد از سپری شدن عصر اول اسلام، توجه و اهتمام مسلمانان به مسائل دیگر جلب شده از چنگ زدن به این ریسمان محکم الهی به صورت بسیار ناشایسته‌ای ابا ورزیدند؛ زشت‌تر این که عده‌یی از مسلمانان بوالهوس وقتی دیدند که تعالیم قرآن با تمایلات نفسانیشان همخوانی ندارد به جای این که در فکر همنوا کردن خواسته‌های خود با تعالیم قرآن شوند، در اندیشه همنوا کردن تعالیم قرآن با افکار منحرف خود شده، دست به تأویلات فاسد زدند تا جائی که در عصر حاضر کسانی در گوشه و کنار جهان اسلام پیدا شدند که از جانبی ادعا ایمان و باور به قرآن را دارند و از سوی هم صدا با مستشرقین، مسأله تحریف قرآن مجید را در بین عامه مسلمانان منتشر می‌کنند و یا با توطئه‌های عوام فریبانه، موضوع کهنه و تاریخ‌زده شدن تعالیم قرآن مجید را عنوان می‌نمایند.

 

حقوق قرآن:

ایمان یعنی پذیرفتن و قبول کردن. قبول کردن یک چیز از دو جنبه قابل بررسی است: اقرار به زبان و تصدیق به قلب. زمانی یک شخص مسلمان محسوب می‌شود که به زبان خود اعتراف کند که قرآن کتاب خدا است که توسط حضرت جبرئیل امین بر افضل انبیاء محمد مصطفی(ص) نازل شده است و در قلب خود این چیز را باور داشته و در آن شک و شبهه‌یی نداشته باشد، هر اندازه ایمان انسان به قرآن محکم‌تر شود به همان میزان نسبت به قرآن احترام و اکرامش زیادتر می‌گردد، زیرا ایمان به قرآن و تعظیم و تکریم کتاب خدا لازم و ملزوم یکدیگراند.حق دیگر قرآن کریم این است که مطالب و مفاهیم آن به صورت درست درک شود، زیرا هدف از تلاوت قرآن این است که مفاهیم و معانی آن به خوبی دانسته شود.چهارمین حقی که قرآن مجید برای مسلمانان دارد، اطاعت از اوامر و به کار بستن احکام آن است، زیرا هدف اصلی از تعظیم، تلاوت، تدبر و تفکر قرآن کریم عمل به ارشادات آن است. قرآن کتاب قصه، جادوگری نیست تا صرف به خاطر تلاوت و کسب ثواب مورد بهره‌برداری قرار گیرد. قرآن مجید به صراحت می‌گوید که اگر کسی احکام قرآن را به کار نبندد تلاوت آن و تدبر در مفاهیم آن هیچ سودی نمی‌بخشد:
قرآن کریم به عنوان کتاب خدا بر هر بنده مؤمن پنج حق به شرح زیر دارد:

1. ایمان و تعظیم:

(آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ)1 ؛پیامبر خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد و همه مؤمنان.

علت این که پیامبر(ص) و اصحاب بزرگوارش نسبت به قرآن مهر و محبت ویژه‌یی داشتند و از تلاوت آن لذت می‌بردند و با وجود خستگی و مرض می‌کوشیدند در نمازهای خود به خصوص در نماز شب آیات زیادی از قرآن را تلاوت کنند، این بود که ایمان آن ها نسبت به ایمان و باور ما به قرآن مجید استوارتر و یقین شان راسخ‌تر بود. و ما که از تلاوت کلام الهی احساس لذت نمی‌کنیم و از خواندن چند آیه آن خسته می‌شویم به خاطر ضعف و سستی است که در باور ما نسبت به کلام الهی وجود دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۵۸
ندا حقانی شمامی


مسلّم است ولی این کریمه می‏خواهد نکته دیگری را علاوه بر آنچه معروف است بفرماید که همان تکلّم الهی بودن قرآن است. گویا خدای سبحان به رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «وما تکلمت إذ تکلّمت ولکن الله تکلم».
مستحبّ است هنگام شنیدن و یا تلاوت خطاب ﴿یا أیّها الذین امنوا﴾ بگوییم: «لبّیک» برای آنکه خطاب خداوند، خطابی فعلی است و خدا هم اکنون با ما سخن می‏گوید و اگر هم اکنون تکلّم خداوند نباشد، دیگر «لبّیک» گفتن برای چیست؟ چگونه می‏شود که کسی با قصد جدّی جواب متکلّم درگذشته را بگوید؟ انسان وقتی می‏گوید بله که متکلّمی هم اکنون باشد و دستوری به او بدهد و خطابی به او داشته باشد. گاهی ممکن است خطاب منتفی شده در گذشته را که حکم آن هم اکنون باقی و نافذ است در ذهن ترسیم کرد و هنگام تلفظ آن، تلبیه گفت، لیکن چنین تکلّفی نیازمند به عنایت زاید است و اگر بدون چنین عنایتی، به طور جدّ جریان «لبّیک» گویی مطرح باشد، معلوم می‏شود آن خطاب، هم‏اکنون زنده است و جواب ویژه می‏طلبد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۳
ندا حقانی شمامی


اضطراب، استرس، ناآرامی، افسردگی و مانند آن، از جمله معضلات نوع بشر، در هر عصر و زمانی است. از این رو پزشکان و محققان و حتی عالمان دینی، هر یک سعی در ارائه راهکارهایی برای درمان و بهبود این امراض روحی و روانی دارند.


محفل قرآن
اثر صوت قرآن کریم بر مولکول‌های آب

بهترین فرمولی که شاید در دهه اخیر به طور علمی و تجربی برای همگان با انجام یکسری آزمایشات، آشکار شد، این بود که، اصوات، در ایجاد آرامش و رفع اضطراب از انسان ها بسیار می تواند تأثیر گذار باشد.

پروفسور «ماسارو ایموتو» (Masaru Emoto) که یک محقق ژاپنی است؛ با ایجاد صوت های مختلف بر روی آب و انجماد سریع آن، متوجه این مطلب شد که اصوات با توجه به خصوصیاتی که دارند، هر یک اثر خاصی، بر مولکول های آب می گذارند.

شکل بلور‌های آب، بسته به نوع لهجه [ژاپنی، انگلیسی، فرانسوی، ایرانی و عربی و ...] و لحن و معنای کلام [مهربان، عصبانی، آمرانه، محترمانه و ...] که با آن، بر آب خوانده می شود، متغیّر است.

از آنجا که بیش از دو سوم بدن انسان را، آب تشکیل داده، تأثیر گذاری آن بر انسان نیز مشهود است. به گونه‌ای که شکل مولکول‌های آب بدن ما، بسته به نوع سخنانی که می شنویم و حتی دعاها و نفرین هایی که از دور و نزدیک نثارمان می شود و حتی محیطی که در آن قرار داریم؛ قابل تغییر است.

در ایران نیز مشابه همین آزمایش، با قرائت صوت قرآن کریم، بر روی مولکول آب، امتحان شد و محققان دریافتند؛ زمانی که صوت قرآن بر آب پخش می شود؛ مولکول های آب، در بهترین و منظم ترین حالت ممکن قرار می گیرند، به طوری که هیچ یک از دیگر اصوات، قادر به چنین اثری نیستند و در یک کلام زیباترین شکل بلور آب، زمانی است که قرآن بر آن خوانده می شود.

 

شفا با قرآن

با علنی شدن نتایج این آزمایش بود که معنای این آیه بصورت کامل تری برای ما مسلمانان مشخص شد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُۆْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا »(1): و از قرآن آنچه را که براى مۆمنین شفا و رحمت است فرو مى‏فرستیم (شفا از امراض معنوى و اجتماعى) و بر ستمکاران جز زیان (روحى و اجتماعى) نمى‏افزاید.

پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله می فرمایند: هر کس قرآن را بشنود، خداوند به ازاى هر حرفى، یک حسنه براى او مى‏نویسد و در زمره کسانى که قرآن مى‏خوانند و [از درجات و پلّه‏هاى بهشت]بالا مى‏روند، محشور مى‏گردد و در مقامی دیگر آن حضرت می فرمایند خداوند، از شنونده قرآن، بلاى دنیا را دور مى‏کند و از قارى قرآن، بلاى آخرت را. (3) برخی از راویان اهل سنت و برخی مفسران شیعی نیز، لزوم سکوت را مخصوص نماز می دانند، آن هنگام که امام جماعت در حال قرائت حمد و سوره است، ولی از ظاهر آیه چنین ویژگی برنمی آید، چنانچه

دو نکته در این آیه قرآن حائز اهمیّت است:

1. قرآن کریم از هر جهت شفاء است

قرآن کریم به واسطه استدلال هایش، رکود فکری افراد را شفا می دهد و به واسطه موعظه هایش، قساوت قلب را از بین می برد و از سوی دیگر لحن آهنگین کلامش، سبب رفع اضطراب و افسردگی می گردد. (2)

کسانی که ایمان به خدا ندارند؛ هیچ بهره و آرامش و افزایش ایمانی را از شنیدن آیات نورانی آن نخواهند داشت: «وَ إِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَـذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ»و چون سوره‏اى نازل شود برخى از آنها (منظور منافقان برای استهزا) گویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (بگو) اما کسانى که ایمان آورده‏اند بر ایمان آن‌ها افزود و آن‌ها (از دریافت آن) شادمانى مى‏کنند

2. شفا بودن قرآن فقط برای مۆمنین است

شفا بودن قرآن فقط برای کسانی است که ایمان آورده و جزء ظالمین نباشند؛ آنان که از صمیم دل، به وحیانی و الهی بودن قرآن کریم یقین دارند و به گفته های آن عمل می کنند. بدین ترتیب میزان ایمان شنونده قرآن کریم، در میزان کسب آرامش از آن بسیار موثر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۰
ندا حقانی شمامی


قرآن

اشاره: قرآن آخرین کتاب آسمانی و ماندگار معجزه ایست که از جانب آفریدگار جهان توسط بلندپایه‌ترین ملک بر پاک‌ترین و کامل‌ترین انسان روی زمین فرستاده شده‌ است.

خداوند متعال با نزول این کتاب عظیم الشان بشریت فرو غلطیده در لجنزار الحاد، شرک و خرافات را به ساحل امن ایمان، توحید و اخلاق نیک نجات داد.

ولی افسوس که اکثریت انسانها قدر این هدیه عظیم الهی را ندانستند و به آن ایمان نیاوردند و آنان که ایمان آوردند، دِین آن را به خوبی اداء نکردند!

قرآن که یک مرتبه ثابت نمود می‌تواند راه‌ گم‌ کرده‌ترین انسان ها را به شاهراه هدایت رهنمون شده و از آنها بهترین جامعه انسانی را بسازد، به ما تذکر می‌دهد که برای همیشه همین توان را دارد، ولی متأسفانه بعد از سپری شدن عصر اول اسلام، توجه و اهتمام مسلمانان به مسائل دیگر جلب شده از چنگ زدن به این ریسمان محکم الهی به صورت بسیار ناشایسته‌ای ابا ورزیدند؛ زشت‌تر این که عده‌یی از مسلمانان بوالهوس وقتی دیدند که تعالیم قرآن با تمایلات نفسانیشان همخوانی ندارد به جای این که در فکر همنوا کردن خواسته‌های خود با تعالیم قرآن شوند، در اندیشه همنوا کردن تعالیم قرآن با افکار منحرف خود شده، دست به تأویلات فاسد زدند تا جائی که در عصر حاضر کسانی در گوشه و کنار جهان اسلام پیدا شدند که از جانبی ادعا ایمان و باور به قرآن را دارند و از سوی هم صدا با مستشرقین، مسأله تحریف قرآن مجید را در بین عامه مسلمانان منتشر می‌کنند و یا با توطئه‌های عوام فریبانه، موضوع کهنه و تاریخ‌زده شدن تعالیم قرآن مجید را عنوان می‌نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۱۲
ندا حقانی شمامی



طبق شریفۀ«من جاء بالحسنه...» چگونه انسان می تواند افعال نیک خودش را به همراه ببرد؟


چند گروه هستند که اهل نجات اند؛یک گروه آنانی که صادق‌اند، یعنی حرف و فعل صدق آورده‌اند. خداوند در قرآن نفرمود کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است، در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد کسی که «من فعل الحسنه» بلکه فرمود :«من جاء بالحسنه» این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد. این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این مصداق همان «من فعل الحسنه» است که مورد نظر قرآن نیست بلکه انسان باید آنطور باشد که بتواند همه افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۹
ندا حقانی شمامی







مسلّم است ولی این کریمه می‏خواهد نکته دیگری را علاوه بر آنچه معروف است بفرماید که همان تکلّم الهی بودن قرآن است. گویا خدای سبحان به رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «وما تکلمت إذ تکلّمت ولکن الله تکلم».
مستحبّ است هنگام شنیدن و یا تلاوت خطاب ﴿یا أیّها الذین امنوا﴾ بگوییم: «لبّیک» برای آنکه خطاب خداوند، خطابی فعلی است و خدا هم اکنون با ما سخن می‏گوید و اگر هم اکنون تکلّم خداوند نباشد، دیگر «لبّیک» گفتن برای چیست؟ چگونه می‏شود که کسی با قصد جدّی جواب متکلّم درگذشته را بگوید؟ انسان وقتی می‏گوید بله که متکلّمی هم اکنون باشد و دستوری به او بدهد و خطابی به او داشته باشد. گاهی ممکن است خطاب منتفی شده در گذشته را که حکم آن هم اکنون باقی و نافذ است در ذهن ترسیم کرد و هنگام تلفظ آن، تلبیه گفت، لیکن چنین تکلّفی نیازمند به عنایت زاید است و اگر بدون چنین عنایتی، به طور جدّ جریان «لبّیک» گویی مطرح باشد، معلوم می‏شود آن خطاب، هم‏اکنون زنده است و جواب ویژه می‏طلبد.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۹
ندا حقانی شمامی

عالم، باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

تاریخ خبر:1393/11/06 - 13:54 کد خبر:118212

آیت الله العظمی جوادی آملی:
عالم، باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد
جمعی از اساتید و طلاب نخبه حوزه های علمیه کرمانشاه با حضور در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، ضمن اقامه نماز ظهر و عصر به امامت حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با معظم له دیدار و از بیانات معظم له بهرمند شدند.

به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار با تاکید بر جدیت طلاب در مسیر معرفت و علم آموزی بیان داشتند:
علم نور است، اما برای دیدن این نور، یک چشم باز لازم است که آن را نیز علم به ما می دهد یعنی علاوه بر اینکه علم نور است، طبق بیان قرآن و اهل بیت(ع) علم انسان را بصیر می کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۴
ندا حقانی شمامی

سومین جشنواره سراسری وبلاگ‌نویسی قرآنی از مجموعه جشنواره های قرآنی آیات در حال برگزاری است.

 سومین جشنواره وبلاگ نویسی قرآن با حمایت و همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی، مؤسسه قرآن و عترت اسراء فاطمی، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال، استانداری آذربایجان شرقی و معاونت قرآن و عترت برگزار می شود.

این جشنواره دینی در بخش‌های وبلاگ متنی، فتووبلاگ،  پادکست و ویدئو کست (ودکست) برگزار می شود.

جوایز این جشنواره عبارتند از: نفرات اول در بخش(تبلیغی – علمی، پژوهشی -آموزش – اطلاع‌رسانی – وبلاگ‌های هنری  و ویژه) ۱۴ میلیون ریال، نفرات دوم ۱۲ میلیون ریال، نفرات سوم ۱۰ میلیون ریال و همچنین نفرات چهارم تا ششم به ترتیب هفت، پنج و سه میلیون ریال جایزه نقدی

طبق اعلام دبیرخانه جشنواره مهلت پذیرش آثار ۱۵ خرداد ماه سال جاری می باشد علاقه‌مندان به شرکت در این جشنواره می توانند به سایت www.quranblogging.ir مراجعه نمایند، ضمن این‌که اختتامیه و تجلیل از برگزیدگان جشنواره همزمان ماه مبارک رمضان است



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۳۲
ندا حقانی شمامی


بسم الله الرّحمن الرّحیم و ایّاه نستعین

منحصر بودن توان تفسیر قرآن نسبت به خلیفه الهی
پیامبران و اولیای معصوم،خلفای راستین خداوند
انحصار فهم واقعی قرآن برای صاحب علم لدنی به اسمای الهی
توان تفسیر قرآن توسط عالمان دینی در محدوده علم حصولی
 
حمدْ خدای حمیدی را سزاست که نَغْبه‌ای از تسنیم عِنایت همگان را به نغمه ثناخوانی واداشت: ﴿اِنْ من شی‏ء اِلّا یُسَبّح بحمده﴾[1]. تصلیه و تسلیم انبیاء به ویژه حضرت ختمی‏مرتبت و اهل بیت عصمت او را رواست که نَفْثه‌ای از مصباح هدایت آنانْ مبتلایان به ﴿أربعین سنةً یَتِیْهون فی الأرض﴾ [2] را با انذارِ ﴿فاَیْنَ تَذْهَبون﴾ [3] و «اَنّی یُتاهُ بکم» [4] از کژراهه اِلحاد رهانید و با تبشیر ﴿إنّ هذا القران یهدی للّتی هی أقوم﴾ [5] به توحید ناب رسانید. به این ذوات مُقدّس تولّی داریم و از مخالفان آنان تبرّی می‌نماییم.
غِبُّ الحمد والتصلیه، چنین گوید، عبدالله جوادی طبری آملی غفرالله له ولجمیع عباده:[6] آیة الله جناب حاج شیخ محمدرضا ربانی تربتی (طابت تربته) کتاب نافعی در تفسیر فاتحة الکتاب تألیف فرموده و آن را به «حمد رَبّانی» تسمیه نمودند. برخی از علاقمندان مآثر قرآنی اقتراح تنظیم چند جمله‌ای را مطرح نمودند تا استهامی در فیض ثقل اکبر و فوز ثقل اصغر بهره راقم سطور شود. انجام خواسته‌ای که برخاسته از اشتیاقِ به آشنایی جامعه، به ویژه عدّه‌ای که از جَذْوه و جَذْبه گریزان نیستند و در صدد جمع بین حِسّ و تجربه از یک سو و عقل و نقل از سوی دیگر و شهود و وجدان از سوی سوم‌اند، به معارف مستور می‌باشد، حسنه‌ای محسوب است که اقتراف آن مایه مزید حسنه شده و پایه مغفرتِ اغترافِ سیّئه خواهد بود، و اعتراف به ذَنْب نیز وسیله مناسب برای وصول به مقصد اسنی است. به امید آنکه آن تألیف و این تقریظ چونان سعی بلیغ مسؤلان طبع و نشر و متنعّمان از بَحْث و فحصْ مقبول خدای سبحان که جز از پرهیزکاران نمی‌پذیرد، واقع شود.
آنچه از تورّق این کتابِ سودمند برمی‌آید، این است که صبغه فلسفی و عرفانی آن بر منهج تفسیری رائج راجح است، چنانکه سیره آن رحیل عزیزِ نیز این‏چنین بود و آنچه در تفسیر کتاب الهی لازم است، رعایت اصولی است که برخی از آنها در طی چند نکته ارائه می‌شود:
منحصر بودن توان تفسیر قرآن نسبت به خلیفه الهی
نکته یکم. تفسیر قرآن حکیم عبارت از تحریر کتابی است که متن آن از خدای علیم و شرح آن از بنده او است. شرح خواه مزجی و خواه فصلی تعامل ماتن و شارح و تعاطی متقابل بین دو اندیشه متضارب خواهد بود. درباره قرآن کریم چنین مطلبی فرض صحیح ندارد، زیرا نه علمی جدای از علم نامتناهی خداوند مفروض است، و نه رأیی توان تضارب با رأی الهی را داراست؛ تنها کسی که می‌تواند به شرح متن آسمانی قیام نماید، همانا خلیفه ماتن است که نه علمی جدای از علم خدا دارد و نه در صدد تضارب فکری با صاحب متن است، زیرا خلیفه خداوند آیت ذات الهی است و علم او آیت علم خدای سبحان است و آیت حقیقی چیزی جز نشانِ ذی آیت نخواهد بود.
گویا خودِ متنْ به تحریر مضمون خودْ مبادرت نموده و مجالی برای بیگانه باقی نگذاشت تا شوب تفسیر به رأی طعم تحریف مفهومی دهد و ناهماهنگی بین تلاوت کلام خالق در لَبْ و تفسیر مفهومی مخلوق در ذهنْ دل را افسرده نماید. بازگشت چنین تفسیر محمودی به تفسیر وحی به وحی، قرآن به قرآن و... است، زیرا خلیفه که شارح متن است، مطلبی جز پیام مستخلف‏عنه خود ندارد، وگرنه از کرسی خلافت منعزل خواهد بود، چون حیثیت خلافتْ، آیتِ بَحْت بودن و امینِ صرف شدن است وهرگونه افزایش یا کاهش بر مقصود ماتن یا از منظور وی، منافی با شأن خلافت می‌باشد.
آنچه در قلب خلیفةالله ظهور می‌نماید، کلام خدای سبحان است که بدون واسطه یا به واسطه فرشته غیبی یا رسول انسانی القا می‌گردد؛ چه اینکه گاهی از پشت حجاب و درخت و مانند آن تجلّی می‌کند.[7]
پیامبران و اولیای معصوم،خلفای راستین خداوند
نکته دوم. خلیفه راستین خدای سبحان پیامبران و اولیای معصوم(علیهم‌السلام)اند که همگی در اثر نیل به مقام منیع آدمیّت، اسمای حسنای خدا را عالم‌اند و فرشتگانْ مأمور به فراگیری معارف غیبی از مَشهد آن ذوات قدسی‌اند، و این انسان‌های کامل که متعلّم بدون واسطه الهی‌اند، علم آنان خلیفه علم خداست، لذا می‌توانند وحی آسمانی را تحریر نمایند، زیرا خلیفه واقعی در حدوث و بقا حافظ خلافت است و هرگز مطلبی غیر از پیام مستخلف‏عنه ندارد و حدیث قرب نوافل بیانگر آن است که خدای سبحان در مرحله بقا مانند مرحله حدوث در انسان کامل تجلّی ویژه نموده و تمام مجاری ادراکی و تحریکی خلیفه خود را تحت اشراف تام دارد و در مقام اظهار و تفسیر بَنانی یا بَیانی به منزله دست یا زبان او می‌شود؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۲۰:۱۵
ندا حقانی شمامی

موضوع: قرآن شناسی
عنوان: اصول کلی شناخت قرآن

بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین
اصول کلی شناخت قرآن
خداوند برترین معرف قرآن کریم
روشن وروشنگر بودن قرآن کریم
بیان موجبات سعادت در قرآن
تعلیم قرآن و بیان، سرآغاز نعم الهی
ناتوانی انسان عادی از درک مستقیم وحی
جاودانگی قرآن کریم
بهره مندی صاحبان قلب سالم از درک قرآن
تجرد محتوای قرآن و فرشته وحی
اسناد اطاعت و عصیان به قلب
اسناد سلامتی و بیماری به قلب
تعلیم و تزکیه، محور اساسی قرآن
بی نیازی محتوا و دلالت قرآن از علوم دیگران
تقوا و عدم تمرد از دستورات الهی،شرط فراگیری علوم قرآنی

برای ورود در مباحث تفسیری و بهره جستن از قرآن، شناخت معیارها و اصول کلی لازم است که در این مقال بدانها پرداخته شده است:
خداوند برترین معرف قرآن کریم
1. خدای سبحان که متکلم قرآن و نازل کنندهٴ آن است، از هر موجود دیگری قرآن را بهتر می‏شناسد و در تعریف او شایسته‏تر از هر صاحب نظر دیگر است؛ بلکه سزاوار بودن ذات اقدس الهی قابل سنجش با صلاحیت دیگران نیست؛ زیرا آنان یا اصلاً قرآن شناس نیستند و یا در پرتو معرّفی خداوند آن را شناخته و می‏شناسند؛ بنابراین، برجسته‏ترین تعریف، همانا تعریفی است که خداوند دربارهٴ این کتاب عظیم آسمانی نموده است.
روشن وروشنگر بودن قرآن کریم
2. خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان نور به جهانیان شناسانده و چنین فرمود: ﴿یا أیّها الناس قد جاءکم برهانٌ من ربّکم و أنزلنا إلیکم نوراً مبیناً﴾[1]؛ ﴿قد جاءکم من اللّه نور و کتاب مبین﴾.[2]
خاصیت نورانی بودن قرآن آن است که هم معارف آن روشن و مصون از ابهام و تیرگی است و هم جوامع بشری را از هرگونه تاریکی اعتقاد یا تیرگی اخلاقی یا ابهام در شناخت یا سرگردانی در انتخابِ راه یا تحیّر در ترجیح هدف و مانند آن می‏رهاند و به شبستان روشن صراط مستقیم و هدف راستینِ بهشتِ «عدن» می‏رساند؛ ﴿کتاب أنزلناه إلیک لتخرج الناس من الظلمات إلی النور﴾.[3]
تناسب تجلّی خدای سبحان در قرآن کریم، اقتضای چنین سمتی را برای این کتاب آسمانی دارد؛ زیرا کلام مبدئی که ﴿نور السموات و الأرض﴾[4] است، حتماً باید روشن و روشنگر باشد.
بیان موجبات سعادت در قرآن
3. خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان تبیان همه چیز به انسانها شناسانده و چنین فرموده است: ﴿و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شی‏ء و هدیً و رحمةً و بشری للمسلمین﴾؛[5] یعنی هر چیزی که در تأمین سعادت انسان سهم مؤثر دارد، در این کتاب الهی بیان شده است و اگر انجام کاری عامل فراهم نمودن سعادت بشر است، در آن آمده و اگر ارتکاب عملی مایهٴ شقاوت بشری می‏گردد، پرهیز از آن به صورت یک دستور لازم در آن تعبیه شده است.
اشتمال قرآن بر همهٴ معارف و اخلاق و اعمال الهی و انسانی به طور رمز یا ابهام یا معمّا و مانند آنها که از قانون محاوره و اسلوب تعلیم و تربیت جداست، نمی‏باشد؛ بلکه به طور روشن است؛ زیرا خدای سبحان از جامعیّت قرآن نسبت به همهٴ اصول اسلامی به عنوان «تبیان» یاد کرده است.
پس هیچ‏گونه کمبودی در این کتاب نیست تا از خارج جبران شود؛ نه کمبود قانون و دستورهای انسانی و نه کمبود شناخت و معارف اسلامی و نه قصور در تبیین آنها؛ یعنی هم از لحاظ محتوا و مضمون، بی‏نیاز از مطالب بیگانه است و هم در تعلیم و تفهیم آنها بیانی رسا و لسانی گویا دارد که از زبان دیگران بی‏نیاز و از قلم بیگانگان مستغنی است؛ زیرا خاصیت «تبیان کل شی‏ء» بودن، همین است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۹:۱۵
ندا حقانی شمامی