سرّ مهم بودن جریان معاد، برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است
جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۸ ب.ظ

تاریخ خبر:1393/07/06 - 10:03 کد خبر:107830
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
سرّ مهم بودن جریان معاد، برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است
سرّ اینکه سوره مبارکه یاسین قلب قرآن است این است که معاد اصلیترین و عنصریترین محور اعتقاد دینی است در این سوره به بیان شفاف به بحث معاد پرداخته شده است.
معظم له در ادامه فرمودند: سر مهم بودن جریان معاد این است که همه کارهای انسان وابسته به معاد است و اگر معاد برای انسان روشن شود هرگز نه بیراهه میرود و نه راه کسی را میبندد چون هر کاری که انجام میدهد عمل انسان را در رهن خود قرار میدهد. اگر انسان بفهمد که در معاد عمل از عامل جدا نیست تلاش میکند که جز حق نیاندیشد و در خدمت جامعه باشد.
ایشان مشکلترین دشواریهای انسان را فراموشی معاد دانسته و ابراز داشتند:
مشکلترین دشواریهای انسان این است که معاد را فراموش کرده است و فقط میداند اجمالا که معادی و روز حسابی هست. خداوند در آیه 26 سوره ص میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ؛ در حقیقت کسانی که از راه خدا به در میروند به [سزای] آنکه روز حساب را فراموش کردهاند عذابی سخت خواهند داشت» برهان این آیه این است که چون اینها معاد را فراموش کردند به بیراهه رفتند. اهمیت معاد این است که با سرنوشت ابدی انسان سروکار دارد و سخن از یکصد سال، هزار سال و میلیارد سال نیست بلکه سخن از ابد است و برای اینکه تا ابد راحت باشیم باید فکر ابدی داشته باشیم.
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی استبعاد کافران نسبت به بحث معاد را ناشی از معرفتشناسی تجربی صرف دانسته و تصریح کردند:
مسئلهای که در آیات سوره یاسین مطرح است این است که هیچ کدام از کافران دلیلی برای استحاله (محال بودن معاد) اقامه نکردند و فقط استبعاد (گفتند بعید است این طور باشد) کردند و استبعاد آنها این است که چطور میشود که دوباره مبعوث شویم؟!، چطور میشود که مرده زنده شود؟!، چطور میشود ما که گم شدیم پیدا شویم؟! خداوند در آیات مختلف قرآن پاسخ این استبعاد کافران را داده است که یکی از آن آیات، همین آیات پایانی سوره یاسین است. این استبعاد کافران هم به این دلیل است که دچار معرفتشناسی تجربی هستند. اما این نوع معرفتشناسی آنها را به جایی نخواهد برد و کسی که گرفتار تجربه و معرفتشناسی تجربی است باید بداند که معرفتشناسی تجربی بدون معرفتشناسی تجریدی هیچ پایه علمی ندارد. الان مهمترین علوم تجربی پزشکی، دامداری، کشاورزی و .. است یک پزشک ممکن است هزاران بیمار را درمان کرده باشد و دارویی که استفاده کرده است فقط برای همانهایی است که تجربه کرده است و دیگر به صرف تجربه نخواهد توانست حکم کند که برای آیندگان نیز این دارو باعث درمان شود یا اینکه این داور باعث درمان افراد دیگر در دیگر سرزمینها میشود.
مفسر بزرگ قرآن کریم اسماء حسنای الهی را حد وسط برهان الهی دانسته و اظهار داشتند:
اسماء حسنای الهی حد وسط برهان الهی هستند و اگر خدای سبحان برهانی را در قرآن ارائه کرد کلید آن مطلب اسماء حسنایی است که ذیل آن برهان بیان کرده است؛ زمانی سبحان است، زمانی غفور است زمانی عزیز است زمانی رحیم است. هر اسمی از اسمای حسنی خدا که در ذیل آیه قرار میگیرد مضمون آیه است و آیه با فهم آن اسم است که درست فهمیده میشود. بنابراین هر کس میخواهد برهانی را که در ذیل یکی از آیات الهی آمده است را خوب بفهمد باید اسم را بررسی کند و معنای اسم الهی را در آیه بفهمد و از طریق آن اسم، برهان را بفهمد.