کلمات کلیدی

اعجاز آسان فهمی قرآن

جوان و غرور

جوان‌گرایی: تضمین نوآوری در پیشرفت کشور

راه جذب افراد از نگاه قرآن

جوانی که جوانی اش را فدای حسین کرد

اسلام در قرآن

پلی برای ارتباط با یک جوان!

برگزاری جشنواره جوان مجازی در فرهنگسرای امام(ره)

نزول مستمر قرآن بر مردم

عالم

باید عاقل شود تا بتواند از آیات الهی بهره ببرد

اصول کلی شناخت قرآن

«دحو الارض» در کلام آیت الله جوادی آملی

برابری قرآن با اهل بیت (علیهم‌السلام)

اذکار دینى و آموزش معارف آیة الله جوادی آملی (8)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی:نزول قرآن قوس نزولی و صعودی دارد

سرّ مهم بودن جریان معاد

برای این است همه کارهای انسان وابسته به معاد است

غفلت- آیة الله جوادی آملی

استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا

ابعاد مهجوریت قرآن کریم (2)

قرآن گوش دهید و درمان شوید!

نشست تبیین و هماهنگی دومین جشنواره طرح ملی ملکوت

قرآن در کلام مقام معظم رهبری

»» قرآن در کلام رهبری

وبلاگ نویسی

وبلاگ

بلاگ بیان

قران دررسوم ایرانیان

چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۳۱ ب.ظ


قرآن و آداب و رسوم ایرانیان 
قرآن و آداب و رسوم ایرانیان





با ظهوراسلام و ورود قرآن کریم در جامعه ی ایرانی و حضور آن در زندگی مردم، بسیاری از رسم ها و آداب ایرانی، رنگ و بوی قرآنی به خود گرفتند. قرآن کریم، تأثیرات شگرفی را در این وادی از خود بر جای گذاشته است. این کتاب آسمانی، بسیاری از آداب و رسوم آن جامعه را به صورت بنیادی، تغییر داده و برخی از سنت ها را تعدیل کرده است. 
تأثیر قرآن بر فرهنگ عامه ی ایران را می توان در زمینه های متفاوتی چون آیین ها، سنت ها، معاشرت ها، داد و ستدها، مثل ها و متل ها، دعاها و نفرین ها و سوگندها و... جستجو و بررسی کرد. 
هر چند که بر شمردن آداب و رسوم ایرانی ـ قرآنی، در این نوشته ی کوتاه، ممکن نیست، و لیکن: 
آب دریا را اگر نتوان کشید 
هم به قدر تشنگی باید چشید. 
پس اینک چند نمونه از آداب و رسوم ایرانی را که قرآن کریم در آن جلوه گری می کند، به تماشا می نشینیم: 

یک. ضرب المثل های قرآنی 

مثل های قرآنی، مثل هایی است که مانند بسیاری از گونه های کلامی دیگر در ادبیات فارسی و فرهنگ شفاهی مردم، تحت تأثیر فرهنگ و آموزه های قرآن کریم، قرار گرفته است. به مثل هایی مثل قرآنی گفته می شود که رایحه ای از قرآن کریم در آن استشمام شود و به گونه ای، اشاره به یکی از نام ها، سوره ها و آیه های قرآن داشته یا بخشی از متن یا ترجمه یا محتوای آیات، در آن ظهور داشته باشد. 
در این جا، بخش کوچکی از امثال فارسی ای را که تأثیر پذیرفته از قرآن کریم اند، تقدیم می داریم: 
1 ـ اول بسم الله و غلط: مثلی است بر گرفته از این که کسی در ابتدای قرائت قرآن و در جمله ی بسم الله الرحمن الرحیم، دچار اشتباه شود و آن را غلط تلفظ کند. این مثل، برای کسی به کار می رود که در ابتدای کاری، دچار اشتباه و خطا شود. 
2 ـ جا به جاک نعبد جا به جاک نستعین: مثلی است به مفهوم این که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد و گاه به معنای این که گاهی این و گاهی آن و هر کاری جای خود را دارد، استعمال می شود. اصل این مثل، از آن جاست که از دانشمندی ظریف ـ به مزاح ـ پرسیدند: سبب چیست که لفظ « ایاک » در آیه « ایاک نعبد و ایاک نستعین » تکرار شده است، در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار، ممکن بود گفته شود: « ایاک نعبد و نستعین ». دانشمند، جواب داد: « برای این که اگر ایاک تکرار نشده بود، معنی اش این بود که عبادت و استعانت، همیشه باهم باشد، در صورتی که بعضی جاها خدا را عبادت می کنیم و بعضی اوقات از خدا استعانت می جوییم که به عبادت اشتغال نداریم » و آن گاه بر سبیل ظرافت گفت: « ایاک نعبد و ایاک نستعین، یعنی جا به جاک نعبد و جا به جاک نستعین ». 
3 ـ یک قلش هم بگیرد، بس است: مثلی است که با استفاده از سوره های چهار قل (کافرون، اخلاص، فلق، ناس) ساخته شده است. منشأ مثل، حکایتی است که شخص، بنا بر معمول، برای رفع چشم زخم و شر حسودان و... چهار قل می خواند. گفتند: تا کی چهار قل می خوانی؟ به نظر نمی آید که چهار قلت اثر کند. گفت: یک قلش هم بگیرد، کافی است ! 
معنای مثل، این است که اگر یک تدبیر از تدابیر هم پیش برود و مؤثر افتد، کافی است. 
4 ـ قرآن خدا غلط بشود، کار او غلط نمی شود: مثلی است، برداشته از این که امکان وجود غلط و نادرستی در قرآن کریم وجود ندارد. گوینده ی مثل، با این فرض می گوید بر فرض اگر در قرآن خدا هم غلط وجود داشته باشد، در کار فلانی، غلط وجود ندارد و این جمله را دلیل بر صحت اقوال او قرار می دهند. معنای مثل، این است که شخص، بر این کار مواظبت دارد و احتمال این که در این کار خطا کند، بسیار کم است. 
5 ـ لا تقربوا الصلوه را می شنود و انتم سکاری را نمی شنوند: 
مثلی است برگرفته از آیه ی43 سوره ی نساء، به این معنا که هنگام مستی، نماز نگزارید. این مثل، با تغییر ضمایر در حالات مختلف به کار می رود و مراد مثل، این است که از مطلبی، تنها به بخش مفید به حال یا منظور خود بچسبند و به نکات و توضیحات دیگر آن توجه نکنند و نیز به معنای ناشنیده گرفتن جمله ی دوم و سند گرفتن از جمله ی اول است. 

دو. کنایه های قرآنی 

کنایه های قرآنی، ترکیب هایی هستند که در ساختار اصلی تشکیل دهنده ی آنها، اشاره ی کلمه، ترکیب متن یا ترجمه ای از سوره ها و آیه های قرآن کریم پدیدار باشد. این کاربرد، ممکن است در متون نظم و نثر یا در محاورات روزمره، صورت پذیرد. چند نمونه از این کنایه ها چنین است: 
1ـ آیه از آسمان نازل شدن: کنایه از لزوم قطعی انجام یافتن امری است، به حدی که پنداری در تأکید انجام دادن آن، آیه ای نازل شده است و در مواردی، به معنای سخت مصرانه پای فشردن و نسبت به امری نه چندان لازم، به شدت اصرار ورزیدن و برای انجام دادن آن، پایمردی نمودن است، مانند « مگر آیه از آسمان نازل شده که حتماً می خواهی بروی » و « انگار آیه نازل شده که حتماً همین خانه را بخریم ». چنان که از شواهد مثال بر می آید، اصطلاح، معمولاً به صورت منفی می آید یا به صورت مثبت و در معنای منفی. 
2 ـ پیراهن یوسف آوردن: کنایه ای برگرفته از داستان آوردن پیراهن یوسف برای پدرش یعقوب است که موجب بازیافتن روشنایی چشم نابینای او شد و کنایه از انجام دادن کاری فوق العاده و ارجمند و سزاوار آفرین و مرحبای بسیار است. البته گاهی عبارت را در مفهوم مخالف می آورند و در مورد کسی می گویند که کار مختصری انجام داده و ناز و منت بسیار دارد. 
3 ـ فاتحه ی کسی (یا چیزی) را خواندن: به معنای از کسی یا چیزی، صرف نظر کردن است. در محاورات عامیانه، در صورتی به کار می رود که بخواهند مفهوم چیزی را نابود شده، از دست رفته و به اتمام رسیده بدانند که تعبیرات « فاتحه اش را خواندند » و « باید فاتحه اش را خواند » را به کار می برند. 
4 ـ بضاعت مزجات آوردن: بضاعت، به معنای سرمایه و مال است و بضاعت مزجات، به معنای مالی اندک و سرمایه ی کم است. بضاعت مزجات آوردن، کنایه از آوردن یا داشتن سرمایه و توشه ای اندک در برابر مالی فراوان یا عظمتی بسیار است. این کنایه، برداشته شده از آیه ی88 سوره یوسف است که به عزیز مصر می گویند که ما به نزد تو بضاعت مزجات آوردیم. 
5 ـ کوس لمن الملک زدن: کوس در این کنایه، همان نگاره و طبل بزرگ است که در هنگام هزیمت سپاه یا اعلان خبر مهم، نواخته می شود و کوس لمن الملک زدن، به معنای خود را دارای قدرت و نیروی عظیم دیدن و کنایه از ادعای مالکیت و تسلط مطلق کردن است. این کنایه، بر گرفته از آیه ی شانزده سوره ی غافر است که خداوند در آن، ندای لمن الملک، سر داده است. هر گاه شخصی، بی دلیل، خود را دارای قدرت و سلطنت فراوان معرفی کند، می گویند فلانی کوس لمن الملک می زند. 

سه. قرآن و عید نوروز 

با تأیید پیشوایان دینی، نوروز ایرانی، به رسمی ایرانی ـ اسلامی تبدیل شد. سنت های نیک گذشته با آموزه های دینی، قرین گشت و آموزه های نو، به زیبایی و غنای بیشتر آن یاری رساند. 
یکی از سنت های نیکو که در گذشته و امروز، در اقوام مختلف ایرانی مرسوم بوده و هست، حضور قرآن کریم در آیین های نوروزی است و اینک چند نمونه از این دست: 
1 ـ قرآن سفره ی هفت سین: یکی از جلوه های زیبای حضور قرآن در آیین های نوروزی، گذاشتن قرآن، روی سفره ی هفت سین است. در این رسم که می توان گفت: کم ترین گونه ی ارتباط با قرآن در این ایام است. قرآن را روی سفره ی هفت سین ویژه ی تحویل سال نو قرار می دهند. البته لازم به گفتن است که روی سفره ی هفت سین، فقط چیزهایی مانند سیب، سمنو، سنجد و... را که حرف سین در ابتدای آن است، نمی گذارند ؛ بلکه از چیزهای دیگری که از آن، امید رحمت و برکت دارند نیز استفاده می کنند. در « فرهنگ عامیانه ی » هدایت آمده است: « چیزهایی که در سفره ی هفت سین می گذارند، از این قرار است: قرآن، نان، آب و... ». 
2 ـ قرائت قرآن در هنگام تحویل سال: عده ای از متدینان، در دقایق پایانی سال و پیش از آغاز سال جدید، قرآن کریم را در دست می گیرند و در کنار سفره ی هفت سین، آیاتی از قرآن را تلاوت می کنند. از این طریق، پایان سال و هنگام تحویل سال و دقایق نخستین سال جدید را با قرآن و در کنار قرآن هستند و سال نو را با قرائت قرآن آغاز می کنند و از این راه، برای زندگی خود، برکت و معنویت را فراهم می آورند. 
3 ـ ورود به منزل با قرآن: رسمی است که در آغازین لحظه های ورود به سال جدید خورشیدی، انجام می شود. در این رسم و اعتقاد دیرین ـ که در برخی از مناطق ایران رایج است ـ ورود نخستین فرد به فضای خانه، در اولین روز سال و پس از تحویل سال را بسیار با اهمیت می دانند و آن را مدار برکت و خوش آمد در طول سال می دانند. در این رسم، ازفردی از اعضای خانواده یا شخص دیگری که خوش قدم، پاک و درستکار است، خواسته می شود تا نخستین وارد شونده به فضای خانه باشد. پس از انتخاب و قرار قبلی، این فرد، با یک جلد قرآن، برای رحمت و برکت، سبزه، به نشانه ی بهار و سرسبزی و طراوت، آب، به نیت روشنایی و پاکی و آینه، برای راست نمایی و زلالی، در حالی که با پای راست وارد خانه می شود، جمله بسم الله الرحمن الرحیم را بر زبان می آورد و مقداری آب بر جای پای خود یا چهار گوشه ی اتاق یا حیات می ریزد. 
4 ـ پول عیدی لای قرآن: در روز عید، جنب و جوش و شادی بچه ها، از بقیه بیشتر است و یکی از دلایل آن هم عیدی گرفتن از بزرگ ترهاست. در ایام عید نوروز، بزرگ ترهای فامیل، به کوچک ترها عیدی می دهند. این عیدی که معمولا اسکناس های نو است، شور و شادی بیشتری را برای آنها ایجاد می کند. 
بعضی از بزرگ ترهای متدین، این پول ها را لای قرآن خود می گذارند و هنگام عیدی دادن، قرآن را گشوده و پول را از لای قرآن بیرون می آورند و به بچه ها می دهند.این کار برای آموزش ایجاد ارتباط بهتر و بیشتر با قرآن کریم است و از این راه برای پول های عیدی، تبرکجویی می کنند.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۱۸
ندا حقانی شمامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی